پسران شتابزده
بررسی نقش بلوغ زودرس در پسران
دوران نوجوانی هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین، از قدیم دورانی دشوارتر از از سالهای کودکی قلمداد شده است. شروع این دوره با بلوغ است و با عهده دار شدن مسئولیتهای بزرگسالی پایان می یابد. فیلسوفی می گوید نوجوانی با زیست شناسی آغاز می شود و با فرهنگ خاتمه می یابد. ازاین رو، دوران نوجوانی ممکن است در بعضی جوامع ابتدایی کوتاه تر باشد و در بعضی جوامع پیشرفته طولانی تر. شروع آن با تغییرات سریع در انتظارات و توقعات جامعه از نوجوانان یا انتقال تدریجی از نقشهای قبلی به نقشهای تازه همراه است. علی رغم چنین تنوعاتی، یکی از جنبه های نوجوانی همگانی است و آن را از سایر مراحل گذشته رشد جدا می کند و آن تغییرات بلوغ است که شروع آن را مشخص می کند.
واژه بلوغ به اولین مرحله نوجوانی اطلاق می شود، یعنی آن زمان که بلوغ جنسی بارز می شود. بلوغ با ازدیاد هورمونها و تظاهرات آن آغاز می شود. بلوغ جنسی غالبا با "رشد سریع" قد و وزن همراه است که معمولا چهار سال ادامه دارد.
رشد ناگهانی نوجوان که معمولا شباهتی به رشد تدریجی و منظم کودکان ندارد گاهی باعث می شود نوجوان با خود غریبه شود.
رشد ناگهانی نوجوان که معمولا شباهتی به رشد تدریجی و منظم کودکان ندارد گاهی باعث می شود نوجوان با خود غریبه شود. برای اینکه نوجوان بتواند با موفقیت این تغییرات بسیار زیاد را یکپارچه کند و آن را به صورت احساس هویت شخصی ثابتی درآورد و اعتماد به نفس پیدا کند زمان لازم است.
البته گاه مشاهده می شود که این تغییر و تحولات بلوغ در زمان خود اتفاق نیفتاده و نوجوان ما با بلوغ زودرس یا دیررس مواجه می گردد. هر چند که هر یک از این نوع بلوغها تاثیرات خاصی را بر روی دختران و پسران نوجوان خواهد گذاشت اما در این یادداشت سعی شده است که به تاثیرات بلوغ زودرس در پسران پرداخته شود:
بلوغ زودرس در پسران
همانطور که می دانید نوجوانان در سنین مختلفی بالغ می شوند. پسری در 15 سالگی ممکن است جثه کوچکی داشته باشد و علایم جسمانی بلوغ در او رشد کامل نکرده باشد و پسر دیگری در همان سن مثل مردان بزرگسال شانه های پهن، عضلات قوی،صدای مردانه و... را داشته باشد.
هر چند که چنین گوناگونی هایی کاملا بهنجار است و هیچ تاثیر مثبت و منفی در رشد فیزیکی و یا جنسی نمی گذارد ولی ممکن است در دیدی که نوجوان نسبت به خود پیدا می کند و نگاهی که دیگران نسبت به او دارند تاثیر بگذارد.
به طور کلی مشاهده شده که تاثیرات روانی بلوغ زودرس در پسران بیشتر از دختران است والبته درک آن هم ساده تر است. بزرگسالان و سایر نوجوانان وقتی با نوجوان 14 یا 15 ساله ای مواجه می شوند که به نظر 17 یا 18 ساله می رسد، در ذهن خود نیز او را 17 یا 18 ساله فرض می کنند و از چنین پسری بیش ازهم سن او که جثه کوچکتری دارد انتظار دارند.
برخی از تحقیقات حاکی از آن است که بلوغ جنسی زودرس اساسا امری ارثی است و معمولا در اعضای دیگر خانواده فرد نیز چنین حالاتی مشاهده می شود. آنچه از نظر روانشناسی و تعلیم و تربیت، اهمیت بیشتری دارد این است که رشد پیش از موقع، آثار اجتماعی- عاطفی قابل ملاحظه ای را برنوجوانان می گذارد. دلیل اصلی این مساله آن است که نوجوانان به تغییری که در بدنشان رخ می دهد توجه زیادی نشان می دهند و همیشه خود را بیش از اندازه مهم می شمارند.
از آنجا که پسران زودرس و دختران هم سن او از لحاظ ظاهر تفاوت چندانی با هم ندارند لذا تمایل زیادی دارند که با دختران هم سن یا هم دوره خود ارتباط داشته باشد، بی آنکه بر خلاف همسالان پسر خود احساس کمبود اعتماد به نفس کند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
گذار از منفی گرایی
مقابله با منفی گرایی در نوجوانی
نوجوانی به دوره ای از رشد اطلاق می شود که بین کودکی و بزرگسالی است. به همین دلیل نوجوانی غالبا یک دوره انتقالی است. این دوره همراه با تغییرات عمده جسمانی، شناختی، اخلاقی و اجتماعی است. بر اساس این تغییرات ناگهانی که در مرحله نوجوانی رخ می دهد برخی از روانشناسان مانند "استنلی هال" این دوره را "دوره طوفان و فشار" نامیده اند. وی معتقد است این دوران با نوسانات پر شور عاطفی همراه است. دوران نوجوانی با شور و هیجان، احساسهای متناقض، تحریکات فیزیولوژیکی و عواطفی پر تنش همراه است. اما از طرف دیگر این دوره را "تولد دوباره" نیز نامیده اند زیرا در این مرحله تکامل یافته ترین خصوصیات انسانی و اولین ویژگی های تمدن انسانی ظاهر می شود.
دوران نوجوانی دورانی حساس و و بحرانی است و از این رو، هم روش تربیتی درست والدین و هم آموزش نوجوان برای کنار آمدن با این تغییرات، می تواند گذار از این مرحله را سهل و لذت بخش گرداند.
دوران نوجوانی با شور و هیجان، احساسهای متناقض، تحریکات فیزیولوژیکی و عواطفی پر تنش همراه است. از این رو برخی روانشناسان این دوره را "دوران طوفان و فشار" نامیده اند.
حتما شما نوجوان عزیز نیز با پاره ای از تغییرات که عنوان شد مواجه شده اید و در ضمن این موارد را در دوستان و همسالان خود مشاهده کرده اید. شاید این تجربه را داشته اید که احساس پوچی و بی حوصلگی کرده و همین احساس باعث پرخاشگری رفتاری یا اخلاقی در شما شود. مسلما همین تجارب را همسالان شما نیز داشته و دارند. اما به راستی شما آموخته اید که در مواقع این چنینی چگونه برخورد کنید تا از شدت واکنش منفی طرف مقابل کاسته شده و از این طریق به او کمک کنید؟ در ادامه پیشنهاداتی به شما نوجوانان عزیز ارائه می گردد تا بیاموزید چگونه با منفی گرایی همسالان خود کنار بیایید:
مهارت(1): به خودتان نگیرید.
باید دایما به خودتان یادآوری کنید که این دسته از افراد با شما خصومت ندارند. دلیلی ندارد گفته های آنها را شخصی کنید. چنانچه حالت تدافعی به خود نگیرید و عکس العمل های عاطفی افراطی نشان ندهید، می توانید کنترل اوضاع خود را در دست داشته باشید. وقتی کنترل احساسات و عواطف خود را در دست داشته باشید، می توانید با این دسته از افراد کنار بیایید.
مهارت(2): ازپیامهایی که در آن ضمیر"من" به کار رفته است، استفاده کنید.
یکی از روشهای رویارویی مناسب این است که به جای ضمیر فاعلی دوم شخص مفرد(تو- شما)، ضمیر فاعلی اول شخص مفرد(من) را به کار ببرید. مردم خصوصا نوجوانان در حالت هیجانی منفی، هنگامی که جملاتی حاوی" تو" را می شنوند، ناراحت و عصبانی می شوند. جملاتی که در آنها به جای ضمیر "تو" از ضمیر"من" استفاده شده باشد، قابل قبول تر است و در ضمن کمتر دیگران را ناراحت می کند.
مهارت(3): با خشم و عصبانیت آنها کنار بیایید.
نوجوانان نسبت به سایر گروههای سنی زودتر و سریع تر خشمگین می شوند بنابراین باید بیاموزید که به منظور حفظ خود و تداوم مثبت گرایی در خود، از روش ها و راهکارهای زیر استفاده کنید:
- تنفس
- صحبت
- فرآیند
آرام اما منظم نفس بکشید
سرعت تنفس خود را کاهش دهید. دم و بازدم خود را تا جایی که می توانید کند، طولانی و عمیق کنید. به هنگام عمل دم، از یک تا هشت بشمارید، سپس نفس خود را به مدت چند ثانیه نگه دارید و هنگام بازدم دوباره از یک تا هشت بشمارید. چنانچه این کار را به مدت چند دقیقه انجام دهید آرامش خود را خواهید یافت و در ضمن در برابر فرد خشمگین نیز واکنش شدیدی نشان نخواهید داد.
با آرامش صحبت کنید
می توانید سرعت تکلم و میزان صدای خود را پایین بیاورید. این روش تاثیری بسزا در آرام کردن افراد خشمگین خواهد داشت.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
به آرامی، کنارش باش!
با آن که آدمی در پایان دوره کودکی با محیط خود، سازش یافته، به نظر می رسد هنوز فردی است که به مرحله نهایی تحوّل و گسترش خود نرسیده. پایان دوره کودکی آغاز دوره بزرگی است که هر انسانی در جریان یک تحوّل طبیعی، با عبور از آن « تعادل نهایی » را به دست می آورد. این دوره، که موسوم به دوره نوجوانی است، هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین، از قدیم، دورانی دشوارتر از سال های کودکی قلمداد شده است. شاید بتوان گفت که نوجوانی بحرانی ترین مرحله زندگی است و هر کس در جریان زندگی خود ، به ناچار باید از این گردباد شدید بگذرد. این گردباد آن چنان وجود روانی و جسمانی نوجوان را دست خوش جریانات خویش می سازد که می توان گفت: او را دچار حیرت و سرگشتگی می کند.
او آرام و قرار ندارد، به این در و آن در می زند، تلاش می کند تا از میان امواج خروشانی که از هر سو او را احاطه کرده است، راهی به سوی ساحل نجات بیابد. پس نوجوان را باید شناخت، باید به دلش راه یافت و در حلّ و فصل مشکلات این سن، او را یاری کرد. به راستی، کم تر خانه ای است که در آن، نوجوانی زندگی نکرده و یا آینده نزدیکی در انتظار او نباشد. همه به نحوی با نوجوانان سروکار دارند. بنابراین، لزوم آشنایی با مسائل و مشکلاتی ـ که در واقع ـ زیرساز بحران های رفتاری نوجوانان است، برای همه افراد کم و بیش لازم است; زیرا هرگونه ناآشنایی با این مسائل ممکن است سبب تشدید واکنش های عصیانی نوجوان و بروز رفتارهای غیرعادی خطرناکی شود که دامنگیر خود نوجوان و اطرافیان او خواهد شد.
ماهیت دوره نوجوانی
از لحاظ روان شناسی ، در تحوّل روانی آدمی، دوره مهمی وجود دارد که بین دوره کودکی و بزرگ سالی قرار می گیرد و به دوره «نوجوانی» مشهور است.
نوجوانی، معرّف مرحله تغییر عمیقی است که کودک را از بزرگ سال جدا می سازد. این مرحله واقعاً به منزله دگرگون شدن است; زیرا در چنین دوره ای، نوجوان دایم در حال تغییر است .اگرچه نوجوان در حال دگرگون شدن و تغییر یافتن است، ولی در عین حال، این دوره ای است که آدمی در مقابل مسائل زندگی، به صورتی که در حیات روزمرّه در اجتماع بزرگ سالان مطرح می شود، وضع مشخصی به خود می گیرد. بنابراین، می توان گفت: پدیده اساسی نوجوانی تهیه شخصیّت است و این عمل تهیه می تواند در اشکال گوناگون ظاهر شود.
نوجوان همان کسی است که تقریباً تا سن یازده، دوازده سالگی، بخاطر قبول بی چون و چرای دستورات بزرگ سال رفتاری طبیعی و بهنجار از خود نشان می داد; نه تنها به پیروی تن در می داد، بلکه می خواست شرایطی را که توسط بزرگ سال یا پدر و مادر وی پیش بینی و تعیین شده بود، بپذیرد.
اما به ناگاه، تغییر شیوه می دهد و برخلاف سابق، آنچه بزرگ سال می گوید و سابقاً مورد قبول وی بود، گردن نمی نهد. این چیزی است که نظر هر کس را به خود جلب می کند. گاهی طرز راه رفتن خود را عوض می کند ، لهجه خود را تغییر می دهد، رؤیایی و عشق طلب می شود، نسبت به زیبایی ها با حسّاسیت می نگرد و اندک اندک قدم به دنیای درون خویش می گذارد. افکار وی بیش تر متوجه چیزهایی می شود که مربوط به زمان حال نیستند و با واقعیات همان لحظه تناسبی ندارند. در خلال این تحوّل، نوجوان آرام آرام نسبت به قدرت فکر هشیار می شود و به زودی در کمند ارزش های فردی خود در می غلتد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
با فرزندتان بلوغ را تجربه کنید
بررسی نقش والدین در بحران بلوغ نوجوانان
نوجوانی، دورهای است که در آن فرد نهتنها از نظر فیزیکی، بلکه از نظر روحی و فکری و ذهنی هم دچار تغییرات اساسی میشود. به همین دلیل است که این دوره، مرحلهای مهم در زندگی هر فرد است که همچون یک انقلاب و دگرگونی بزرگ در بسیاری از خانوادهها بروز میکند.
با وجود برخی نظریات منفی درباره نوجوانی، نوجوانان اغلب پرانرژی، فکور و آرمانگرا هستند و علاقه زیادی به حق و عدالت دارند. پس گرچه این دوران میتواند یکدوره مشاجره و اختلاف نظر بین خانواده و فرزند باشد ، اما سالهای نوجوانی زمانی برای کمک به کودک برای رشد و مستقل شدن و تبدیل شدن او به یک جوان سالم و موفق هم هست.
همواره این شعار را به عنوان والدین یک نوجوان در نظر داشته باشید که «ما این دوران را با هم سپری میکنیم و با هم از آن خارج میشویم! با هم»! سرکشی ؛ رفتاری متداول
یکی از رفتارهای متداول نوجوانان در این سن و سال، سرکشی است؛ بخصوص در مقابل والدین. اگرچه این یک رفتار متداول بین نوجوانان است، اما تنها نشانه دوران بلوغ نیست و در مورد همه صدق نمیکند.
هدف اول در سالهای نوجوانی، کسب استقلال است. برای ایجاد این وضعیت، نوجوانان سعی میکنند از والدینشان فاصله بگیرند؛ بخصوص نوجوانانی که والدینشان به آنها نزدیکترند. نوجوانان معمولا کارهای متفاوتی انجام میدهند که به نظر والدینشان عجیب و غریب است. هرچه نوجوان بالغتر میشود ، تفکرات او منطقیتر میشود. آنها اخلاقیات خاص خود را دنبال میکنند و والدین متوجه میشوند که کودکانشان که تا دیروز به دنبال پیروی از آنها برای جلب رضایتشان بودند، اکنون سعی در دفاع از عقاید و باورهای خود دارند و در مقابل آنها طغیان میکنند.
شاید در این شرایط لازم باشد که والدین درباره میزان استقلالی که به فرزندشان میدهند، کمی بیندیشند و از خود بپرسند که آیا والدین کنترلکننده و مستبدی هستند؟ آیا به سخنان فرزندشان گوش میدهند؟ آیا اجازه میدهند که نظرات فرزندشان با نظرات آنها متفاوت باشد؟
در اینجا به نکاتی اشاره میکنیم که باید در دوران نوجوانی فرزندتان به آنها توجه کنید تا فرزندتان این مرحله را راحتتر سپری کند:
در این زمینه مطالعه کنید و اطلاعات خود را بالا ببرید کتابهایی در مورد نوجوانان بخوانید. به سالهای نوجوانی خود فکر کنید و سعی کنید به یاد بیاورید که چگونه با مشکلات آن دوران خاص دست و پنجه نرم میکردید. تغییرات روحی و روانی فرزند خود را درک و خود را برای آن آماده کنید. والدینی که از قبل درباره اینگونه تغییرات اطلاعات کسب کردهاند، بهتر میتوانند با آنها کنار بیایند. هر چه بیشتر بدانید، بهتر میتوانید آماده شوید.
با فرزند خود به موقع صحبت کنید. در مورد تغییراتی که در دوران بلوغ در بدن آنها صورت میگیرد ، با آنها صحبت کنید و به سوالات آنها تا حد ممکن پاسخ بدهید.
شما فرزند خود را بهتر میشناسید و میتوانید کاملا متوجه شوید که چه زمانی برای اینگونه بحثها مناسب است. اگر این بحثها را به تاخیر بیندازید، فرزندتان هنگام این تغییرات، دچار ترس، اضطراب یا حتی تصورات غلط میشود.
میتوانید کتابهای مناسب را در این زمینه به او بدهید تا مطالعه کند. حتی میتوانید از دوران بلوغ خود برای فرزندتان تعریف کنید. این کار باعث میشود فرزندتان حس بهتری داشته باشد و دچار ترس و احساس تنهایی نشود.
ضرورت درک احساسات
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
روان شناسی نوجوانی
مقدمه ای بر روان شناسی رابطه خانواده با نوجوان
نقش خانواده در رشد و تشکیل شخصیت نوجوان بر هیچ کس پوشیده نیست. خانواده اولین و تنها واسطه ارتباط کودک با اجتماع است. در خانواده کودک ارزش ها و ضد ارزش ها ، اصول و قواعد اخلاق را می آموزد. کودکان از لحاظ عاطفی، شناختی و ... وابستگی خاصی به خانواده دارند و برای آنها خانواده مهمترین نقش را در زمینه ی تأمین نیازهای روانی کودک دارد. این نیازهای عاطفی در نوجوانی رنگ شدیدتری به خود می گیرد که نوجوان آن را در محیطی وسیع تر از خانواده جستجو می کند و بر همین اساس است که ارتباط نوجوان با اطراف افزایش می یابد. نوجوان کمتر تمایل دارد در خانه بماند و به روابط بیرون از خانواده اهمیت بیشتری می دهد. نوجوان را نه می توان کودک دانست و نه همردیف با بزرگسالان قرار داد.
خانواده ها در برخورد با این دوران که گاه به بحران یاد می شود بر چند دسته تقسیم می شوند:
1- خانواده های طبیعی (تعادل)
در این خانواده ها هر یک از اعضا ضمن داشتن استقلال شخصی در کارهایشان در اغلب امور به مشورت با یکدیگر می پردازند. پدر و مادر روش مشترکی را در برخورد با نوجوان پیش می گیرند و به نیازهای نوجوان در این دوران آگاهی کافی دارند ؛ مسائل مربوط به نوجوانشان را می شناسند و در مورد مسائلی که مربوط به آنها می شود به مشورت می پردازند. رابطه میان والدین و فرزندان نه از روی وحشت و نه اجبار است فرزندان به راحتی با والدینشان ارتباط برقرار می کنند. در این خانواده ها ضمن تبادل نظر در امور خانوادگی ، رهبری بر عهده پدر خانواده است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( شنبه 88/12/29 :: ساعت 4:30 عصر )
نقش تبلیغات در تربیت فرزندان ( قسمت سوم )
در قسمت قبل به این مطلب پرداختیم که چگونه می توان فرزندی صالح تربیت کرد و اینک در ادامه می خوانیم...
آیا حضور جوان در کلاس های مختلف می تواند جایگزین مناسبی برای حضور و استفاده از تجریبات زندگی والدین شود؟
یکی از راهکارهایی که می تواند جوان را آرام آرام به سوی معنویات سوق دهد محیط خانواده است. رمز موفقیت این محیط، آشنایی پدر و مادر با دستورات اسلامی، دینی و روان شناسی و شیوه برخورد با جوان است. بالاخره به هر دلیلی والدین کمبودهایی دارند یا معلومات، وقت و فرصتی برای رسیدگی به جوان ندارند. البته مکمل هایی هم وجود دارد و این مکمل ها هم در علوم روز و علم روان شناسی و جامعه شناسی و بخصوص در دستورات دینی به وضوح گنجانده شده است. محیط سالم جامعه نیز می تواند کمبودهای والدین را جبران کند. اما اعتقاد به جبر نداریم که اگر انسانی در محیط خانواده درست پرورش نیابد و خراب شود، او دیگر محکوم به انحراف و شقاوت است. زیرا هر انسانی از محیط سالم جامعه خود تأثیر می گیرد و می تواند با جبران اشتباهات خود به کمال برسد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( شنبه 88/12/29 :: ساعت 4:29 عصر )
چه کنیم تا فرزندانی صالح داشته باشیم؟
چه کنیم تا جوان و نوجوانمان به انحراف کشیده نشود؟( قسمت دوم )
سخت گیری نسبت به جوانان تا چه حد درست است؟
سخت گیری از ترس این که جوان دچار افراط نشود مطلقاً ممنوع است. اما سخت گیری تلطیف شده به معنای اصرار محبت آمیز بر رفتار خوب تنها راه مناسب برای تشویق جوان در انجام کارهای واجب و ترک کارهای حرام است. دلسوزی های منطقی والدین همراه با استفاده از اهرم های تشویقی همیشه توانسته است جوان را به سوی کارهای خیر هدایت کند و او را از رفتار ناشایست منع سازد.
یکی از اساتید بزرگ حوزه نقل کردند: نوجوانشان که 15 سال داشت هنگام نماز صبح خیلی سخت از خواب بیدار می شد. این استاد فرزانه، فرزندش را با نوازش و خواهش از خواب بیدار می ساخت، بازویش را می گرفت و به پشت خود سوار می کرد و دور خانه می چرخاند تا او به نشاط آید و با عشق به نماز رو آورد.
اصرار با بیان های محبت آمیز و گفتار و رفتار برگرفته از عشق تنها راهی است که می توان جوان را آرام آرام جذب معنویت کند. در غیر این صورت جوان به انجام آنچه مورد نظر والدینش است گرایش پیدا نمی کند.
چه کنیم تا بهترین دوستان فرزندانمان باشیم؟
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( شنبه 88/12/29 :: ساعت 4:29 عصر )
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت کنیم( قسمت سوم )
در قسمت قبل مطالبی تحت عنوان تغییر باورهای غلط با شناخت صحیح و جذابیت پیام دهنده بیان شد اینک می پردازیم به ...
شیوه های مختلف تأثیر گذاری
نکته بعدی شرایط تأثیرگذاری و تأثیر پذیری افراد است.برای این که تأثیرگذاری به اوج برسد خوب است از شباهت ها شروع کنیم. درست است که حتی دو انسان کاملاً مثل هم فکر نمی کنند؛اما نقاط مشترکی هم در افکار و عقاید حتی دو انسان متضاد یافت می شود . پس خوب است از نقطه هایی شروع کنیم که با هم اشتراک عقیده داریم تا بعد به تدریج به نکات اختلاف نیز نزدیک شده باورهای فرد را از کوچک به بزرگ تغییر دهیم .
لازم است که توجه پیام گیرنده را به محتوای پیام جلب کنیم . به وسیله بیان خاطره ، نقل تجربیات و به هر شکل که کمک می کند تا پیام گیرنده برای گوش کردن به سخنان ما انگیزه پیدا کند ، توجه او را به مطلب مورد نظر جلب کرده و اطلاعات لازم را به او عرضه کنیم .
پس از انگیزه دادن و جلب توجه ، نوبتبه ادراک است . باید ببینیم پیام به چه شیوه ای بیشتر اثر می کند . زیرا بعضی افراد دیداری هستند و برخی دیگر شنیداری . با توجه به این نکته پیام مورد نظر را برای بعضی افراد به صورت تصویری و دیداری بیان می کنند و برای برخی دیگر به صورت پیامهای صوتی و شنیداری . مهم آن است که پیام آن چنان واضح و روشن به فرد داده شود که بپذیرد ویا حداقل مقدمات پذیرش او را فراهم آورد . در مثال سیگار اگر نوجوان ما با دیدن قانع می شود می توان پس از آن که اطلاعات مربوط به مضرات سیگار را از منبع مورد اعتماد خود ، ( معلم ، والدین ، پزشک ، روحانی محل یا هر فرد مورد احترام دیگر از نظر نوجوان ) دریافت کرد ،او را به مراکز مخصوص بیماران ریوی و بیمارانی که مبتلا به ناراحتی های قلبی و سیستم تنفسی هستند مثل بیمارستانها و مراکز رادیولوژی برد تا با بیمارانی که به این گونه ناراحتی ها مبتلا شده اند صحبت کند و آنها را از نزدیک ببیند . وقتی متوجه شود که اکثر آنها در اثر مصرف سیگار به این نوع بیماریها مبتلا شده اند ( و یا حداقل بیماری آنها را تشدید کرده است ) خاطره تلخ رنج و ناراحتی این افرادرابه ذهن سپرده و راهی مطمئن ( و بدون کشمکش بین والدین و فرزندان ) جهت ترک سیگار و تغییر نگرش در نوجوان شکل می گیرد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( شنبه 88/12/29 :: ساعت 4:28 عصر )
چه کنیم تا جوان و نوجوانمان به انحراف کشیده نشود؟ ( قسمت اول )
کاربر محترم شما می توانید این مطلب را در سه قسمت مطالعه نمایید.
خانواده به عنوان بنیادی ترین نهاد اجتماعی می تواند عمیق ترین تأثیرات روحی و روانی را در اعضایش ایجاد کرده و به نوبه خود منشأ تحولاتی عظیم در جامعه باشد. جامعه نیز می تواند تغییرات اجتماعی را به درون خانواده سوق دهد.
فرزندان راههای تعامل اجتماعی خود را در خانواده می آموزند. محیط خانواده باید به فرزندان عزت نفس، احساس ارزشمندی، شخصیت و خودباوری بدهد. اگر کودک در خانه از محبت پاک سیراب شود، در جامعه در برابر اظهار محبت های دروغین و آلوده نخواهد لغزید. ارتباط عاطفی بین پدر و مادر و فرزندان باید از هر لحاظ تقویت شود، به نحوی که فرزندان احساس ضعف و کمبود محبت نکنند و به سمت انحراف کشیده نشوند. در شرایطی که والدین نوجوانان را ناسازگار دانسته و جوانان هم والدین خود را قبول ندارند احتمال وقوع هر نوع حادثه و آسیب ناگواری برای قشر جوان ما وجود خواهد داشت. از این رو سعی کرده ایم به چند سؤال احتمالی شما در مورد نوجوان و جوانتان پاسخ دهیم.
چگونه یک خانواده می تواند عفت و پاکدامنی جوانش را حفظ کند؟
حفظ عفت جزو حساس ترین و در عین حال سخت ترین مراحل مسئولیت
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( شنبه 88/12/29 :: ساعت 4:28 عصر )
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت کنیم ( قسمت دوم )
در قسمت قبل مطالبی درباره دیدگاه نوجوانان نسبت به والدین، ایجاد مقررات برای سعادت و سلامت خانواده و ایجاد رابطه دوستانه با نوجوانان مطرح شد حال می خوانیم...
باورهای غلط را با اطلاعات و شناخت صحیح تغییر دهیم
ابتدا خوب است بدانیم نگرش افراد از چه اجزا و عناصری تشکیل می شود تا پس از آن به تغییر آن نوع نگرش بپردازیم .
دیدگاه یا نگرش افراد در مورد هر موضوعی از عناصر متفاوتی تشکیل یافته است؛از جمله عنصر شناختی ، عاطفی و آمادگی .
اعتقادات ، ارزشها و باورهای ما ، با توجه به شناختی که در حیطه آن مورد بخصوص بهدست آورده ایم ایجاد می شوند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( شنبه 88/12/29 :: ساعت 4:27 عصر )