مغز دخترا بهتر کار میکنه یا پسرا؟
از تفاوتهای دختران و پسران چه می دانید؟
مغز یک نوزاد در رحم بسیار سریع رشد میکند و طی یک یا دو ماه از چند سلول، به پیچیدهترین ساختار طبیعت تبدیل میشود و در ادامه جنین در ششمین ماه بارداری تواناییهای مهمی کسب می کند که همگی تحت کنترل مغز او هستند. در هنگام تولد، مغز نوزاد هنوز به طور کامل شکل نگرفته است و تنها به اندازه یک سوم اندازه واقعی رشد کرده است زیرا مدت زیادی طول میکشد تا مغز کامل شده و به شکل تکامل یافته خود دست یابد.
سپس در سال اول تولد، تراکم سیناپسهایی(سیناپس به محل اتصال سلولهای عصبی گفته می شود) که در مغز ایجاد میشود به سرعت افزایش یافته و همان فرآیندی که قبل از تولد آغاز شده است ادامه مییابد. ولی در حدود ده ماهگی میزان افزایش سیناپسها متوقف شده و از یک سالگی تا پایان عمر ثابت می ماند.
از همان اوایل، تفاوتهای جنسیتی در مغز نوزادی که هنوز متولد نشده است، مشهود است. یکی از این تفاوتها آن است که قسمتهای راست و چپ مغز در پسرها ارتباطات کمتری به نسبت دختران پیدا می کند.
بنابر همین تفاوتها، مطالعات اخیر نشان داده که پسرها در برخورد با انواع خاصی از مسائل (مانند امتحانات هجایی یا جدول کلمات) تنها از یک طرف مغزشان استفاده میکنند، در حالیکه دخترها از هر دو طرف استفاده میکنند.
نیمه راست مغز همچنان که رشد میکند، سعی میکند ارتباطاتی با نیمه چپ مغز برقرار کند اما در پسران(البته در دوران کودکی) نیمه چپ آمادگی ایجاد ارتباطات را ندارد و لذا این «اتصالات» صورت نمیگیرد و در عوض سلولها به نیمه راست، یعنی جایی که از آن آمدهاند، باز میگردند لذا اتصالات در نیمه راست مغز غنیتر صورت گرفته و همین وضعیت باعث موفقیت پسران در حل مسایل ریاضی (در زمان تحلیل ، بررسی و حل مسایل ریاضی نیمکره راست مغز بیشترین فعالیت را دارد) است.
از طرف دیگر در دختران ارتباط بین دو نیمکره با موفقیت بیشتری برقرار شده و لذا باعث میشود که تواناییهای کلامی دختران بسیار بالاتر باشد.
دختران در سالهای اولیه مدرسه در مقایسه با پسران هوشبهر بیشتری دارند و نمرات بهتری را میآورند ولی در دوران دبیرستان و دانشگاه این تفاوت ها کاهش مییابد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
خواسته ی نوجوان از شما
نوجوانان از والدین خویش توقعاتی دارند که برآورده شدن این انتظارات، می تواند نقش مهمی در سلامت روان آنان داشته باشد. این عوامل به اختصار عبارتند از:
1 - محرم اسرار: نوجوانان به بزرگسالانی نیاز دارند، که به حرف های آن ها گوش نموده و آن ها را درک نمایند و از همه مهم تر این که رازدار آن ها باشند. این اشخاص می توانند پدر و مادر و یا معلم آن ها باشند.
2 - مورد اعتماد بودن: زمانی که نوجوان مرتکب خلافی می شود، باید به او فرصت توضیح داد. برای یک نوجوان دردمند، هیچ چیزی آرامش بخش تر از وجود والدینی که بتواند آزادانه حرفش را به آنان بگوید، نیست.
3- آزادی در تصمیم گیری: نوجوان می خواهد مشکلاتش را خود حل کند و براساس کمک های والدین و یا معلمان در تصمیم گیری آزاد باشد. والدینی که این فرصت را به فرزندان خویش نمی دهند ، درحقیقت آنان را هم از اعتماد به نفس در مواجهه با موقعیت بازداشته و هم از حل مسئله محروم ساخته اند.
4- توجه و علاقه مداوم والدین: کودکان و نوجوانان دوست دارند، که والدین مسئول داشته باشند. زیرا این حالت به آنان اطمینان می بخشد. روان شناسان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند، که خانواده مطلوب و ایده آل خانواده ای است که امنیت عاطفی، احساس ارزشمندی، احساس تعلق و مورد عشق و علاقه بودن را تأمین می کند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
نوجوانان دیررس؛ نگران نباشید!
علل بلوغ دیررس و درمان آن
یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی هر فرد، دوره بلوغ است. بلوغ مرحله ای از رشد است که برای همه نوجوانان، اعم از پسر و دختر، خواه ناخواه حاصل می شود.تعابیر مختلف دین پژوهان و روان شناسان از این دوره، حاکی از اهمیت و حسّاسیتی است که آن ها برای پدیده بلوغ قائل اند. سمیلرز نوجوانی را دوران عدم انطباق، و سکولیانکورز آن را تب عقل، وس گوتهز آن را گره کور بین کودکی و پیری، سشیلدرز آن را موجی خروشان در اقیانوس زندگی و استانلی هالز آن را تولد دوباره خوانده اند.
ژان ژاک روسو، بلوغ را ولادت دوم می خواند. گویی نوجوان در آستانه ورود به دوره بلوغ با جهانی نو آشنا می شود و دیگر باره متولد می گردد و افق های جدیدی در برابر دیدگانش گشوده می شود. تحول و تغییر و عدم ثبات در رفتار در این دوره به حدی است که بعضی آن را زندگی تشنج آمیز و دوران منفی نامیده اند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
رازهای خصوصی در نوجوانی
بسیاری از مطالبی که درباره جوانان و نوجوانان گفته میشود، بر عواملی مانند تغییرات فیزیکی، روحی و اجتماعی همراه با پریشانی و سرگردانی در این دوران تاکید دارد. اما علت اینکه در شرح این دوران چنین می گویند چیست؟
نوجوانان چگونه به مسایل نگاه میکنند؟
«تا زمانی که خودتان را به جای فرزندتان قرار ندهید و از دید او به مسایل نگاه نکنید، نمیتوانید با او ارتباط برقرار کنید.» این جملهای است که بسیاری از روانشناسان کودک و نوجوان روی آن تکیه میکنند و معتقدند باید با شیوه نگرش یک نوجوان آشنا شوید. به همین منظور سعی کنید به دوران نوجوانی خود برگردید و احساسات، امیدها و ایدههایی را که داشتید، به یاد آورید. بسیاری از والدین این دوران از زندگی خود را فراموش میکنند و در برخورد با نوجوانشان خودخواهانه تصمیم میگیرند. تصور کنید شما یکی از تیزهوشترین نوجوانان جهان هستید ولی برای فردی کار میکنید که بزرگتر از شما است ولی به اندازه شما باهوش نیست و شما مجبورید برطبق خواستههای او رفتار کنید. در چنین وضعیتی چه احساسی خواهید داشت؟
در سنین بلوغ افت تحصیلی اتفاق میافتد زیرا فعالیتهای بیشتری وارد زندگی نوجوانان میشود. بازی فوتبال، توجه به جنس مخالف، مکالمات تلفنی و مهمانیهای دوستانه .بلوغ و نوجوان
بسیاری از پژوهشگران معتقدند، نوجوانان با ورود به سن بلوغ، تیزهوش میشوند و به مرور زمان اطلاعات عمومی آنها بالا میرود و سعی میکنند برای هر پرسش، جواب قانع کنندهای داشته باشند. طبیعی است که در این هنگام هوش و ذکاوت دوستان آنها هم افزایش مییابد. کودکانی که شما سالها میشناختید، ناگهان مهارتهای بسیار زیادی به دست میآورند و اگر سخنی از دوستان خود بشنوند آن را حقیقت محض تلقی میکنند. «نوجوان من زمانی درباره همه چیز با خانواده حرف میزد ولی وقتی به سن بلوغ رسیده حرف کمتری برای گفتن دارد.» این جملهای است که بسیاری از مراجعهکنندگان به کلینیکهای روانشناسی کودک و نوجوان به پزشکان میگویند و به دنبال چارهای برای آن میگردند. نوجوان با رسیدن به دوران بلوغ، به پرسشها خیلی کوتاه و فشرده پاسخ میدهد و رازهایش را با دوستان خود مطرح میکند.
نوجوان زودرنج
در سنین بلوغ، عصبانیت، زودرنجی و تاثیرپذیری از دوستان افزایش مییابد و نوجوان به دلیل تمایلی که به گذراندن وقت با همسن و سالان خود دارد، از فعالیتهای خانوادگی دوری میکند. اگر برای انجام کاری از آنها کمک بخواهید، ناراحت میشوند و غرورشان جریحهدار میشود و اگر دوستشان همراه آنها باشد، ممکن است دعوت شما را برای گردش قبول نکنند. نوجوانان دوست دارند مانند همسن و سالهای خود لباس بپوشند و هویت خودشان را از این طریق ابراز کنند بنابراین هر لباسی که مد شود به سرعت در میان نوجوانان رواج پیدا میکند. فراموش نکنید که در سنین بلوغ افت تحصیلی اتفاق میافتد زیرا فعالیتهای بیشتری وارد زندگی نوجوانان میشود. بازی فوتبال، توجه به جنس مخالف، مکالمات تلفنی و مهمانیهای دوستانه از جمله فعالیتهایی است که در مراحل سنی قبل وجود نداشت.
حریم خصوصی
نوجوانان تمایل دارند بیشتر وقت خود را در اتاقشان و تنها بگذرانند. شاید به این دلیل که نمیخواهند با والدینی که مسایل آنها را درک نمیکنند، مواجه شوند. اگر تلفن، تلویزیون و ضبط صوتی در اتاق آنها باشد فقط در مواقع ضروری از اتاق خود خارج میشوند. یکی از دیگر دلایلی که نوجوانان بیشتر اوقات خود را در تنهایی سپری میکنند، این است که در این سنین به خواب بیشتری نیاز دارند و در روزهای تعطیل، اغلب تا ظهر میخوابند. تغییر دیگری که در سنین بلوغ رخ میدهد، نیاز به داشتن حریم خصوصی است و والدین باید به این حقوق نوجوان خود احترام بگذارند. نوجوان در دوران بلوغ تصور میکند خانواده او گنجی دارد که تمام نشدنی است و به همین دلیل بدون هیچ محدودیتی با تلفن صحبت میکند.
از هر گونه بحث، نصحیت مستقیم و سر و صدا راه انداختن افراطی پرهیز کنید. باز هم بلوغ
سن بلوغ، دورانی است که بسیاری از والدین فرزندان خود را تنبل مینامند. البته این به معنی این نیست که نوجوانشان فعالیت ندارد بلکه فقط در کارهای خانه به والدین کمک نمیکند و خود را با کارهای دیگری مانند تفریح با دوستان، تلفنی حرف زدن، گوش کردن موسیقی و.... سرگرم میکند. وجود این روحیات در نوجوانان طبیعی است و اگر برخی از نشانههای گفته شده را در نوجوان خود مشاهده کردید، آگاه باشید که او در حال گذراندن مرحله بلوغ است و باید خود را با شرایط او وفق دهید تا نوجوانتان از شما فاصله نگیرد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
چگونه بر احساس خجالت غلبه کنیم؟
با تغییر و تحولات جسمی و روانی که در دوران نوجوانی در افراد ایجاد می گردد، برخی از نوجوانان در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی و یا حضور در جمع با مشکل مواجه شده و در اصطلاح رایج از احساس خجالت رنج می برند. این احساس در برخی آن قدر شدت می یابد که ناخواسته فعالیتهای اجتماعی شان به شدت کاهش یافته و در نتیجه تبعات گاه نامطلوبی را برای آنها بر جای خواهد گذاشت. لذا اگر آن قدر دچار احساس خجالت هستید که بر اثر آن دایما دچار استرس می شوید، نمی توانید در موقعیتهای اجتماعی شرکت کنید ویا از رو به رو شدن با افراد و مجامع عمومی هراس دارید و حتی باعث شده که در خانه تنها بمانید و ارتباطاتتان را با دوستان و اقوام به حداقل برسانید، باید بدانید که ممکن است خجالت شما ناشی از سه علت عمده باشد:
- هراس اجتماعی
- اختلال اضطراب اجتماعی
- و یا اختلال شخصیت اجتنابی
البته ما در این مقاله سعی نداریم به نشانه شناسی و یا تشخیص بیماری بپردازیم بلکه تنها می خواهیم به شما یادآوری کنیم که اگر خجالت باعث ایجاد اختلال بر روند طبیعی زندگی تان شده است نباید نا امید باشید. شما می توانید با این احساسات کنار آمده و حتی زندگی شادی را برای خود برنامه ریزی کنید.
قبل از هر چیز به توصیف کوتاهی از هر یک از مشکلات و اختلالات عنوان شده می پردازیم تا به طور کلی با علل خجالت در افراد مختلف آشنا شوید:
هراس اجتماعی
ترس شدید از مواجه شدن با موقعیتهای اجتماعی که باعث ایجاد اختلال و تاثیرات منفی بر روابط شخصی و میان فردی افراد می گردد.
اختلال اضطراب اجتماعی
این اختلال از زیر مجموعه اختلالات اضطرابی به شما می رود که عمدتا علت ترس و اضطراب افراد از یک موضوع خاص مانند ترس از صحبت کردن در جمع، غذا خوردن، و حتی راه رفتن و .. در حضور افراد دیگر است. مطالعات نشان داده که افراد مبتلا به این مشکل عمدتا از قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی هراس دارند و احساس نگرانی می کنند.
عدم کارآمدی لازم برای برقراری روابط اجتماعی باعث بروز خجالت در افراد می شوداختلال شخصیت اجتنابی
البته این اختلال از زیر مجموعه اختلالات شخصیت به شمار می رود که با احساس خجالت شدید افراد، احساس ناکارآمدی و ناخودبسندگی و احساس طرد شدید همراه است.
لازم به ذکر است که ما سعی نداریم افراد خجالتی را در یکی از این دسته اختلالات قرار دهیم بلکه تنها قصد داریم علت خجالت بیش از حد برخی از افراد را شرح دهیم والا اکثریت افرادی که از خجالت رنج می برند عمدتان دچار هیچ یک از این مشکلات نبوده و تنها عدم کارآمدی لازم برای برقراری روابط اجتماعی باعث بروز این مشکل در آنها شده است.
به طور کلی باید عنوان کرد که خجالت، افزون بر این که انسان را از فعالیتهای فردی باز میدارد و زندگی شخصی را فلج میکند، زمینه فعالیتهای اجتماعی را نیز نابود میسازد و اندک اندک، سلامت جسم و بهداشت روان را در معرض تهدید قرار میدهد؛ البته خجالت و کمرویی، هرگز با ناتوانی برابر نیست و خجالتی بودن، به معنای ناتوان شمردن خویش است و نه ناتوان بودن.
در ادامه برای شما توضیح خواهیم داد که چگونه می توان بر احساس خجالت غلبه پیدا کرد:
گام اول: برای دریافت کمک اقدام کنید
به جای اینکه از مردم فرار کنید سعی کنید که برای حل مشکل خود ازآنها استفاده کنید. یک مشاور مجرب و یا یک روان شناس به شما خواهد آموخت که از چه روشهایی می توانید بهره گیرید و حتی برخی از این متخصصان برای ارایه کمک به شما ، همراهی تان خواهند کرد و یا شما را با گروههای درمانی که برای همین منظور تشکیل شده است، آشنا می کند. گروه درمانی به خصوص برای افرادی توصیه می شود که عمدتا از جمع گریزانند و دایما در پیله تنهایی خود فرو می روند.
گام دوم: از خانه خارج شوید و فعالیتهای اجتماعی خود را افزایش دهید
شما از خجالت رهایی نمی یابید مگر اینکه سعی لازم را در این زمینه انجام دهید. خودتان را تحت فشار و اجبار قرار دهید تا با موقعیتها و شرایطی که از آن هراس دارید و یا احساس خجالت شدید می کنید مواجه شوید. این روش درمانی رویکرد رایج رفتارگرایان است که البته در حال حاضر بیشتر روانشناسان در حال حاضر علاوه بر اینکه از روشهای رفتاری بهره می گیرند شیوه های شناختی را نیز مورد استفاده قرر میدهند . این روشهای درمانی رویکرد شناختی – رفتاری است که در درمان خجالت تاثیر بسیار مثبتی را بر جای گذاشته است. برای اینکه بیشتر متوجه این رویکرد درمانی شوید به این مطلب توجه کنید:
در بخش شناختی این روش درمانی سعی می شود به فرد آموزش داده شود که روشها و الگوهای فکری خود را تغییر دهد.
در بخش رفتاری این روش درمانی، به فرد آموزش داده می شود که شیوه رفتاری خود را تغییر دهد برای مثال اگر تا به حال از برخی موقعیتها اجتناب می کرده باید بیاموزد که تغییر رفتار داده و با آن شرایط مجددا مواجه گردد.
البته به کار بردن هر دو این روشها(شناختی و رفتاری) به صور تلفیقی تاثیرات بسیار بهتری بر عملکرد رفتاری این دسته از افراد خواهد گذاشت.
شما از خجالت رهایی نمی یابید مگر اینکه سعی لازم را در این زمینه انجام دهید. خودتان را تحت فشار و اجبار قرار دهید تا با موقعیتها و شرایطی که از آن هراس دارید و یا احساس خجالت شدید می کنید مواجه شوید
گام سوم: از خودگویی های مثبت استفاده کنید
اگر بدبین هستید و افکاری منفی در مورد خودتان و نحوه برقراری روابط اجتماعی تان دارید و دایما در مورد خودتان، نحوه صحبت کردن و .. از خودتان انتقاد می کنید، توقع نداشته باشید که در عرض یک شب، به یک فرد مثبتنگر و خوشبین تبدیل شوید. اما با تمرین کردن، گفتوگوی ذهنی شما کمکم مثبت میشود و از حالت خودانتقادی بیرون میآید و خودپذیری جای آن را میگیرد و همینطور نسبت به جهان اطرافتان کمتر دیدگاهی بدبینانه خواهید داشت و زیباتر به نظر خواهد آمد. تمرین تفکر مثبت، دید بهتری به شما میبخشد. وقتی حالت ذهنی مثبت باشد قادرید از پس هر موقعیت پر استرس و خجالت برانگیز نیز به نحو مؤثری برآیید. این توانایی (مثبتنگری) به سلامت جسم و روح شما کمک میکند و درهای جدیدی را به رویتان میگشاید. تمرین روزانه را به یاد داشته باشید.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
دختران از بلوغ چه می دانند؟
نوجوانی دوره ای از زندگی است که نخستین تجارب زندگی در حساس ترین دوران رشد انسان رخ می دهد، آینده نگری، عشق، شغل آینده وتثبیت هویت، همه در این دوران شکل می گیرند. شاید از همین روست که توجه به روانشناسی نوجوانی در دهه های گذشته از اهمیت بیشتری، به ویژه در کشورهایی که جمعیت جوان آنها رو به افزایش بوده، یافته است. در ایران براساس آمار رسمی نوجوانان حدود سی درصد از کل جمعیت جوان کشور را تشکیل می دهند. این درحالی است که به نسبت این جمعیت نه تنها متخصصان روانشناسی بالینی و مشاوره کافی وجود ندارد بلکه هنوز جایگاه و نقش آنان در فرایند بهداشت روانی نوجوانان به خوبی روشن نشده است. روانشناسان رشد می گویند ارزیابی ها نشانگر آن است که سن آغاز بلوغ بطور کلی از قرن بیستم تا اولین دهه قرن بیست و یکم در چندین مرحله پایین تر آمده است؛ در سال های اخیر انقلاب ارتباطات نیز به عنوان یکی از عوامل موثر بر بلوغ زود رس مطرح شده است. درک صحیح از سن آغاز بلوغ از آن رو دارای اهمیت است که جامعه، خانواده و مدرسه آمادگی لازم را برای برخورد با شرایط حساس و ویژه کودک در این مرحله گذر داشته باشند.
در آب و هوای گرمسیری بلوغ زودتر از آب و هوای سردسیر رخ می دهد، و بروز علائم بلوغ تابع شرایط فرهنگی و متغیرهای خاص منطقه نیز است. بین دختران و پسران در آغاز بلوغ تفاوت چشمگیری به چشم می خورد، دختران زودتر به بلوغ می رسند و زودتر مرحله بلوغ را به پایان می رسانند ولی پسران ممکن است بیشتر از یک و یا حتی دو سال از دختران در رسیدن به بلوغ عقب بمانند. بین طبقات مختلف نیز تفاوت هایی دیده می شود،در طبقه فقیر بلوغ زودتر آغاز می شود، به عبارت دیگر بررسی مجموع تحولات روانی- جسمانی در یک دختر سیزده ساله ساکن جنوب شهر تهران که در خانواده ای کارگری رشد کرده است با دختری که از نظر سن تقویمی با او یکسان است ولی در خانواده ای مرفه درشمال شهرزندگی می کند، در اغلب مواقع نشانگر بروز نشانه های مشخص بلوغ در دختر جنوب شهری است. با این حال عواملی چون رسانه ها وگستردگی و در دسترس بودن آنها رفته رفته این تفاوت را به سوی متعادل شدن پیش می برد.
به عبارت دیگر اگر دختر سیزده ساله ساکن نواحی محروم شهری بنا به شرایط محیطی و اقتصادی با بلوغ زود هنگام روبرو می شود، دختر سیزده ساله ساکن نواحی مرفه نشین شهری به دلیل دسترسی به رسانه های مختلف آماده رویارویی با بلوغ می شود. برای آن که سرانجام بدانیم سن آغاز بلوغ که مشخصه نوجوانی است از چه زمانی است به یافته های روانشناسی استناد می کنیم که بیانگر آن است که سن شروع نوجوانی در ایران و بیشتر کشورهای اروپایی از 13 و 14سالگی شروع و در 18و 19سالگی خاتمه می یابد.
ویژگی های نوجوانی:
برخی از مردم تصور می کنند که نوجوانان دمدمی مزاج، افراط گرا، بی بند و بار، پیرو مد و یا شورشی هستند در حالی که تمام این خصائص بخشی از بحران بلوغ محسوب می شود. در واقع نوجوان در این دوران بطور دائمی در حال تغییر و تکامل است از همین روست که ممکن است دیدگاه های متفاوت و متعارض در هر دوران نسبت به موضوعات یکسان از خود نشان دهند و یا حالات روانی متفاوتی داشته باشند، گاهی بسیار پر شر و شور و گاهی آرام و درونگرا.
درهمین دوران است که نوجوان باید با یکی از مهمترین بحران های روانی زندگی خود رو در رو شود: بحران بلوغ.
بحران بلوغ، بخشی از خصیصه طبیعی این دوران انقلابی است که اگر نوجوان موفق شد به خوبی با آن رو در رو شود و از پس آن بر آید در مرحله جوانی با مشکلات کمتری روبرو خواهد شد.
نوجوان چه می خواهد:
نیل به آزادی و رهایی از سلطه پدر و مادر: نوجوان برای اثبات هویت و شخصیت خود در صدد اثبات خود است.
- گرایش به ارتباط با نوجوانان دیگر: یادگیری اجتماعی
- علاقه به انتخاب شغل و آمادگی برای قبول مسئولیت، از طریق آزمون و خطا و استعداد
- کوشش در راه تامین مالی و استقلال اقتصادی، از طریق عدم وابستگی به والدین
- گرایش به انتخاب همسر و تشکیل خانواده، از طریق خیال پردازی و آزمون وخطا
- آمادگی برای پی بردن به ارزشهای اخلاقی و معنوی، جهت روش حل مشکل
- آگاهی از محدودیت ها و توانایی های خود و نوجوانان دیگر، جهت برخورد منطقی با رقابت ها و واقع بینی
- قابلیت پیشرفت در مفاهیم ذهنی و مهارتهای مختلف، جهت کسب تجربه و درک مفاهیم بزرگسالان
- نیاز به راهنمایی و پیشرفت به سوی کمال، ازطریق الگوها و تجارب مناسب
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
رنگین کمان بلوغ
اگر شما پدر یا مادر یک نوجوان هستید حتماٌ می دانید آنها روزانه چقدر از لحاظ جسمانی و عاطفی تغییر می کنند. در یک لحظه گفتگوی خوبی با هم دارید و در لحظه ای دیگر آنها غمگین یا درحال فریاد زدن هستند. چه عاملی سبب تغییر حالات آنها می شود؟ آیا آنها دمدمی مزاج هستند؟
دوران تغییر
همانطورکه پدرومادر نوجوانان می دانند، نوجوانی دوران تغییر است . نه تنها بدن نوجوانان بالغ می شود بلکه طریقه نگرش آنها به زندگی و نحوه تفکر آنها نسبت به روابط اجتماعی تغییر می کند . در این دوران رابطه نوجوانان با والدین و همسالانشان دائماً درحال مثبت و منفی شدن است . برای مثال توانایی رو به افزایش یک نوجوان برای فکر کردن و استدلال ممکن است سبب بحث های فلسفی وی با والدین درباره سیاست و مذهب شود. ولی کشمکش های اندک وی با والدین معمول و طبیعی است.
آیا فرزند سر حال و شاداب شما به یک نوجوان دمدمی و پرخاشگر تبدیل شده است ؟ تغییرات عاطفی که در دوران نوجوانی رخ می دهند خصوصاً دمدمی بودن وی به فرایند بلوغ نسبت داده می شود. ولی بلوغ چیست؟ آیا می تواند سبب این همه تغییرات عاطفی واجتماعی باشد که نوجوان تجربه می کند؟
بلوغ
بلوغ فرایندی بیولوژیک و شامل تغییرات جسمانی است که نوجوانان هنگام گذر از دوران کودکی به بزرگسالی آن را تجربه می کنند. بلوغ بوسیله تحریک قسمت هایی ازمغز آغاز می شود که کانون هورمون های جسمی می باشد. تغییراتی که در بدن نوجوانان ایجاد می شود درنتیجه آزاد شدن هورمون هایی مانند استروژن و تستوسترون می باشد.
ممکن است نوجوان نوسان زیادی در رفتار وخلق وخوی خود احساس کند زیرا او در طول روز دچار تغییرات زیادی درفعالیت ها و بافت های اجتماعی میشود.
بلوغ ازچه زمانی آغاز می شود؟ سن آغاز بلوغ در افراد مختلف متفاوت می باشد . بنابراین صحبت درباره سن «معمول» شروع بلوغ تا حدودی گمراه کننده است.در دختران بلوغ زودرس در7 سالگی و بلوغ دیررس در 13سالگی آغاز می شود. در پسران بلوغ زود رس در5/9 سالگی و بلوغ دیررس در5/13سالگی آغاز می شود. ولی درکل فرایند بلوغ به 2 تا 5 سال زمان برای کامل شدن نیاز دارد . به طور کلی ،بلوغ در دختران 2 سال زودتر آغاز می شود و پایان می پذیرد.
چه نوع تغییراتی در دوران بلوغ بوجود می آید ؟ بلوغ حد اقل دارای 4 نوع پیشرفت جسمانی است. یکی از نشانه های بلوغ رشد سریع و ناگهانی نوجوان است. در این دوران قد و وزن نوجوان به سرعت افزایش می یابد. در نقطه اوج رشد ، بدن نوجوان مانند بدن نوزاد رشد می کند.
دومین تغییر فیزیکی ، کامل شدن ویژگی های اولیه جنسی است .
قابل توجه ترین این تغییرات ، تغییر سوم یعنی تکامل ویژگی های ثانویه جنسی است. ویژگی های ثانویه جنسی ویژگی هایی هستند که سبب تمایز مردان از زنان می شوند.
چهارمین تغییر فیزیکی در دوران بلوغ تغییر ریخت بدنی است .
بدن نوجوانان چه دختر و چه پسر دارای ماهیچه ها و چربی بیشتری می شود . ولی این افزایش در دختران و پسران دارای سرعت متفاوتی است ، بطوریکه در پایان دوران بلوغ نسبت عضله به چربی در بدن پسران 3 به1 است، درصورتی که در دختران میزان عضله و چربی با یکدیگر برابراست .
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
دردسر های خجالتی بودن
از سرخی هراسی چه می دانید؟
اکثر نوجوانان و جوانان هنگامیکه با موقعیت های تهدیدآمیز رو به رو می گردند، دچار احساس ترس و اضطراب می شوند. بوجود آمدن ترس و اضطراب باعث بوجود آمدن یک سری واکنش های نابهنجار در فرد می شود که با فشار روانی توام است. برخی از این واکنش عبارتند از: تپش سریع قلب، لرزش بدن، عرق بیش از حد معمول بدن، تکرر ادرار، عدم کنترل ادرار و ... همگی از نشانه های ترس و اضطراب و از عوارض آنهاست. البته لازم به ذکر است که ترسها را می توان به دو دسته تقسیم کرد.
- ترسهای طبیعی و بهنجار- که احساس ترس در برابر یک خطر واقعی یک تجربه بهنجار پدید می آید مانند عبور از یک منطقه خطرناک در شب.
- ترسهای نابهنجار- که منظور ترسی است که از خطر واقعی نبوده و اکثر مردم در چنین موقعیتی نمی ترسند. مانند ترس از حیوانات، ترس از صحبت کردن در جمع، ترس از مکانهای بسته و ... که فرد مبتلا به آن از غیرمنطقی بودن آن آگاه است.
یکی از انواع این ترسهای نابهنجار که در دوره نوجوانی و جوانی بسیار دیده می شود «سرخی هراسی یا ترس از سرخ شدن صورت» است که یک تر س غیر معمول و غیرمنطقی از سرخ شدن صورت است.
یکی از انواع این ترسهای نابهنجار که در دوره نوجوانی و جوانی برخی اوقات دیده می شود «سرخی هراسی یا ترس از سرخ شدن صورت» است که یک تر س غیرمعمول و غیرمنطقی از سرخ شدن صورت است. هر چند این اختلال مانند سایر تظاهرات دیگر اضطرابی، خیلی شایع نیست اما به علت سوالاتی که در بخش مشاوره در مورد این مشکل بیان شده بود، لازم دیدیم که به طور مختصر ، به بررسی این اختلال بپردازیم.
در این نوع ترس بیمارگون، فرد نگران این مساله است که مرکز توجه دیگران قرار بگیرد. این دسته از افراد عموماً از مکانهای عمومی، صحبت کردن در جمع، مورد تشویق قرار گرفتن و یا شرایطی که تعداد زیادی از افراد جمع هستند، اجتناب میکنند و متاسفانه همین واکنش آنها باعث می شود که شدت این مشکل افزایش یابد. افرادی که از این بیماری رنج می برند، همواره سعی دارند سرخی صورت خود را بپوشانند، غافل از اینکه این اقدام باعث شدت گرفتن مشکلاتشان می شود.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
پسرا دروغگو ترند یا دخترا؟
آسیب شناسی و درمان دروغگویی در دوران نوجوانی
بسیاری از مطالبی که درباره نوجوانان بیان می شود، بر عواملی همچون تغییرات فیزیکی، روحی و اجتماعی، همراه با پریشانی و سرگردانی در این سنین تاکید دارد. این تغییرات مختلف تا حد زیادی طبیعی است، اما برخی از رفتارها و حالات روانی نوجوان از حد طبیعی خارج شده و جنبه مرضی به خود می گیرد. لذا شناخت برخی از رفتارهای طبیعی نوجوان در این مرحله انتقالی، از اهمیتی بسیار برخوردار است. هر چند که بسیاری از والدین چنین می پندارند که وجود پاره ای از روحیات و رفتارها در نوجوانان بیانگر یک معضل است، حال آنکه چنین نبوده و وجود برخی از حالات، روحیات و رفتارها در سن بلوغ طبیعی است و باید به عنوان پدیده ای عادی با آنها برخورد شود.اما از طرف دیگر برخی از رفتارها از حد طبیعی خود خارج می شود و به ناهنجاری تبدیل می گردد و موجبات نگرانی و حتی مشکلات شدید برای والدین را فراهم می آورد. یکی از این دسته رفتارها، دروغگویی است.همه نوجوانان گاهی خواسته یا ناخواسته مرتکب دروغگویی می شوند ولی اگر این نحوه عملکرد باعث شود که نوجوان همواره سعی داشته باشد واقعیت را به نحوه دیگری جلوه داده و به عواقب کار خود توجه نداشته باشد، موجب نگرانی خواهد بود. تا زمانی که این رفتارخللی بر فعالیتهای روزمره زندگی نوجوان و اطرافیان او وارد نیاورد، نگرانی چندانی وجود ندارد اما همین که این مساله از حد طبیعی خارج شود، باید به فکر چاره بود و در صدد درمان تخصصی این مشکل برآمد. دروغگویی نوجوان قبل از آنکه جدی باشد ریشه در فریب و تظاهر دارد، چون نوجوان می خواهد با فرار از حقیقت به نوعی از خود دفاع کند.نکته دیگر که در زمینه دروغگویی(البته از نوع بیمار گون آن) مهم به نظر می رسد این است که این رفتار وابسته به جنس نبوده و در بین دختران و پسران فراوانی یکسان دارد.
دروغگویی نوجوان قبل از آنکه جدی باشد ریشه در فریب و تظاهر دارد، چون نوجوان می خواهد با فرار از حقیقت به نوعی از خود دفاع کند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )
خجالتی ها! حتما بخوانید
آسیب شناسی و درمان کمرویی در نوجوانی
دوره نوجوانی در زندگی انسان از اهمیت خاصی برخوردار است. اهمیت آن مربوط به بحرانهایی است که در این زمان برای انسان به وجود می آید. کمبود اعتماد به نفس و کمرویی بیانگر ترس و اضطراب درونی است. به همین دلیل نوجوانان ناگهان درون گرا می شوند و در خود فرو می روند و احساس ترس از شکست و مسخره شدن در آنها شکل می گیرد و ممکن است تمام وجودشان را در بر گیرد. اینجاست که نوجوان به انزوا روی می آورد و تنهایی را بر می گزیند، لذا به دوری از جمع گرایش پیدا می کند و این چنین گرایشی به علت ترس و دلهره ای است که در فرد به وجود می آید.
تعریف کمرویی
کم رویی یعنی خود توجهی فوق العاده و ترس از مواجه شدن با دیگران. زیرا کمرویی، ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد نا آشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد.
از دیدگاه روانشناسی، کمرویی برچسبی است که فرد به خود می زند. یعنی اگر شما معتقد با شید که کمرو هستید حتما همان گونه عمل خواهید کرد.
احتمالا افرادی که به کمرویی مبتلایند، دلایل رفتار خود را نمی دانند. کمبود اعتماد به نفس باعث رنجش افراد کمروست و این خود باعث می شود تا این گونه افراد در برخورد با دیگران به سهولت ناراحت و دستپاچه شوند.
کم رویی یعنی خود توجهی فوق العاده و ترس از مواجه شدن با دیگران. زیرا کمرویی، ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد نا آشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد.
نشانه های کمرویی
در رفتار نوجوان علایمی مشاهده می شود که می تواند دلیلی برای کمرویی یا خجالت آنها باشد. این علایم به شرح زیر است:
1- نداشتن اراده: معمولا انسان در برخورد با مسایل مختلفی که نمی تواند با آنها برخوردی صحیحی و منطقی داشته باشد یا روش استفاده صحیح و به موقع را نیاموخته باشد، مردد است و برای انجام کار عزمی راسخ ندارد.
2- حقیر شمردن خود: افرادی که فکر می کنند نزدیکان و اطرافیان نسبت به آنها بی مهر و محبتند، این فکر را در سر می پرورانند که ممکن است مورد تمسخر قرار گرفته و در نتیجه هنگام اظهار نظر به لرزه افتاده و عرق سرد می ریزند.
3- حرف نزدن در حضور جمع: این افراد سعی می کنند با دیگران شوخی نکنند، در مناظره و گفتگو معمولا ساکتند و یا همواره مدافع طرف قوی تر هستند. این افراد معمولا جرات شرکت در جلسات سخنرانی، سمینارها ، بحثهای گروهی و... را ندارند.
4- عدم احساس مسئولیت نسبت به زندگی: افراد کمرو برای کسب آرامش خاطر در زندگی، حالت بی تفاوتی مفرط نسبت به وظایف فردی و اجتماعی در پیش می گیرند.
موقعیتهایی که ایجاد کمرویی می کند
در صد قابل توجهی از نوجوانان هر جامعه دچار کمرویی و ناتوانی اجتماعی هستند. لذا باید موقعیتهایی که در این گونه افراد باعث کمرویی می شوند بشناسیم. این موقعیتها عبارتند از:
1- مورد توجه جمع زیادی قرار گرفتن مانند سخنرانی
2- عضو گروه بزرگ شدن
3- واقع شدن در موقعیتهای اجتماعی
4- قرار گرفتن در موقعیتهای جدید
5- موقعیتهایی که مستلزم ابراز وجود باشد
6- موقعیتهایی که فرد مورد ارزیابی قرار می گیرد
7- تعامل با جنس مخالف و.....
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( پنج شنبه 89/2/2 :: ساعت 6:19 عصر )