گره را با دندان باز نکنیم. . .
دلیل مراجعه نکردن بسیاری از زوجها به مشاور، ترس از گفتهها و راهحلهایی است که مشاور به آنها ارائه میکند.
همه ما یکی از اصلیترین دلایل مراجعه به مشاور خانواده را، وجود یا شروع اختلاف در زندگی مشترک میدانیم و تا زمانی که کارد به استخوان نرسد بهمشاوره فکر نمیکنیم. عجیبتر اینکه گاهی حتی تیغ تیز مشکلات، گوشت و پوست مان را پاره پاره میکند اما باز هم از مشاور، روان شناس و روانپزشک کمک نمیگیریم.
شاید میترسیم که دیگران به ما انگ دیوانگی، افسردگی، شکست و... بزنند و همین ترس مسخره باعث میشود همینطور ادامه بدهیم تا به آخر خط برسیم. هرچند در اغلب موارد دلیل مراجعه زوجها به مشاور، بروز اختلاف در زندگی آنهاست اما مشورت با مشاور، روان شناس و روانپزشک نباید فقط محدود به زمان بروز اختلاف شود.
در واقع مشاور میتواند مانند یک دوست همواره همراه مان باشد و ما را برای زندگی بهتر و نه لزوما حل اختلاف، یاری کند. در این مقاله با مشاوره و زمان مناسب آن، دلایل و ضرورتهای کمک گرفتن از مشاور بیشتر آشنا میشویم.
با شما موافقام که هزینه مراجعه به مشاور در مقایسه با درآمد بسیاری از ما بالاست اما وقتی برای ادامه مسیر زندگی این قدر از نظر روحی- روانی خسته و افسردهایم که توان برداشتن حتی یک قدم دیگر را نداریم، چه کنیم؟ در این شرایط کمک گرفتن از مشاور، روان شناس و روانپزشک کار عجیب و شیکی نیست که بابت هزینه آن خودمان را سرزنش کنیم یا بهدلیل هزینه بالای آن از مراجعه به مشاور امتناع کنیم.
متأسفانه در کشور ما برخلاف بسیاری از کشورهای جهان، این هزینهها لوکس و تجملی بهنظر میرسد و به همین دلیل بسیاری از مردم ما (به ویژه زوجهای جوان) با وجود مشکلات فراوان به مراکز مشاوره مراجعه نمیکنند. اما فراموش نکنیم اگر هزینه کردن بتواند (که حتما هم میتواند) مشکلات زندگی مشترک مان را برطرف کند، باید با کاستن از مخارج غیرضروری، هزینه مراجعه به مشاور را تأمین کنیم. بنابراین مراجعه به مشاور و کمک خواستن از او نه تنها کار لوکس و پرهزینهای نیست، بلکه یکی از نیازهای ضروری است. زوجهای جوان بیش از هر گروه دیگری به این مشورت نیاز دارند.
ادامه مطلب گره را با دندان باز نکنیم. . ....
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( چهارشنبه 91/7/19 :: ساعت 2:18 عصر )
تولد فرزند پایان زندگی مشترک نیست
بسیاری از همسران در اوایل زندگی مشترک محبت و علاقه زیادی نسبت به یکدیگر دارند. با گذشت زندگی و ورود فرزندان به جمع خانواده چه بسا این علاقه و محبت افزایش هم پیدا کند اما واقعیت این است که در بسیاری از موارد ابراز آن و توجه خاصی به یکدیگر کاهش مییابد که این برای زندگی مشترک مفید نیست.
کارشناسان مسائل خانواده معتقدند که واقعیت این است که در آغاز زندگی مشترک ساعات زیادی وجود دارد که زوجین فارغ از کارهای دیگر صرفا با یکدیگر خلوت میکنند. این موضوع موجب توجه بیشتر به یکدیگر و ابراز محبت و علاقه نیز میشود اما پس از ورود فرزندان به دلیل افزایش حجم مسئولیتها و مشغولیتها وقت خود را با فرزندان میگذرانند و عموما یک یا نهایتا دو ساعت آن هم پس از خوابیدن فرزندان وقت برای خود دارند که در آن زمان نیز خسته از امور روزانه به استراحت میپردازند و توجه و زمان خاصی برای با هم بودن ندارند.
همین امر موجب کاهش ابراز علاقه و بعضا توجه به یکدیگر میشود.
اما میتوان سعی کرد تا شادابی روابط هم چنان حفظ شود و زوجین توجهی را که از یکدیگر طلب میکنند به واقع نیز حق آنهاست دریافت کنند تا با انگیزه و رضایت بیشتری به کارها و مسئولیتهای روزانه بپردازند.
چگونه؟
ادامه مطلب تولد فرزند پایان زندگی مشترک نیست...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( چهارشنبه 91/7/19 :: ساعت 2:17 عصر )
اختلافات خانوادگى و چگونگى رفع آنها
اگر کسى همیشه سالم باشد و گه گاه به زکامى، تب و سردردى مبتلا نشود، قدر سلامت نمى داند و در حفظ آن نمى کوشد.
اگر انسانى به خطر نیفتد، قدر آسایش و آرامش را نمى داند و داستان او داستان غلامى است که وقتى سوار کشتى شد، شروع به داد و فریاد کرد و سرنشینان کشتى را ناراحت ساخت. حکیمی دستور داد که: او را به دریا بیفکنند و چون در آستانه غرق شدن و خفگی قرار گرفت دستور داد بیرونش کشند. از آن پس بى سروصدا و آرام در گوشه کشتى خزید و دم بر نیاورد!.
فراز و نشیب هاى زندگى و بیمارى ها و تندرستى ها و غم وشادى ها براى جامعه و فرد، سازنده است. خانواده هم نمی تواند یک نواخت باشد. آن خانواده اى که همواره توفان زده اختلافات و کشمکش هاست، نه محیط جذب و انجذاب، بلکه محیط دفع و اندفاع است و (عدمش به ز وجود!) و آن خانواده اى که در آن هیچ گونه انتقاد و بحث و مشاجره اى وجود ندارد، محیط تفاهم کامل نیست و حتماً طرفین قضیه، هر چه عقده دارند، در دل نگاه مى دارند و دردها و رنج ها را بروز نمى دهند و در موارد اعتراض و انتقاد، مهر سکوت بر لب مى زنند و گلایه ها و شکوه ها را همچون آتشى زیر خاکستر پنهان می سازند، تا کى شعله کشد و همه چیز را در کام خود بسوزاند!.
بعضی از دانشمندان روان شناس معتقدند که اگر در محیط خانواده، گه گاه جرّ وبحثی میان زن و شوهر باشد، مفید است و زندگى را از یک نواختی نجات مى دهد و عقده اى در دل کسى باقى نمى ماند و زمینه براى تفاهم و همفکرى و هماهنگى بیشتر فراهم می شود و طرفین، بهتر مى توانند با همزیستى مسالمت آمیز و بلکه عشق آمیز، زندگى کنند و یکدیگر را درک نمایند.
واقعیت نیز همین است، سخن از این است که دو انسان، یکدیگر را درک کنند. مسلماً هیچ انسانى فاقد نقطه هاى ضعف روحى و عاطفى و اخلاقى نیست. اگر بناست دو انسان به درک کامل یکدیگر برسند، حق این است که همه نقطه هاى مثبت و منفى و جنبه های قوت و ضعف یک شخصیت، به ظهور و بروز برسد تا براى دیگری معلوم شود که این انسان، چند درصد قابل اعتماد و دوست داشتنى و جذب شدنى است.
بنابراین، پوشاندن عقده ها وگله ها و گلایه ها و اعتراض ها و انتقادها، حل مشکل نمی کند، بلکه مولد اشکال است. بهتر این است که شخصیت هر کسى آن گونه که هست، براى دیگرى عریان و آشکار گردد و آن دیگری نیز، در برابر هر چه قبول ندارد، بى تحملى خود را عریان و آشکار سازد تا تلاقى نظرها و سلیقه ها پیش آید و حد گذشت و سخت گیرى هر یک ظاهر گردد و هر کدام بتواند خود را آن گونه که براى همزیستى لازم است، بسازد.
خواننده گرامى توجه دارد که ما مسأله را دو جانبه مطرح مى کنیم نه یک جانبه. نمى خواهیم به یکى بى اندازه میدان بدهیم و دیگرى را خفه و خاموش کنیم.
می خواهیم بگوییم: محیط خانواده، نباید محیط قلدرى و حاکمیت مطلق مرد یا زن باشد. باید هرکس بتواند در برابر نقطه هاى ضعف دیگرى اظهار نظر و انتقاد و اعتراض کند و دیگری نیز حق دفاع داشته باشد؛ اما هر دو باید توجه داشته باشند که این را مقدمه درگیرى ها و انتقامجویى هاى طولانی قرار ندهند، بلکه زمینه ساز تفاهم ها و آشتى هاى بهتر و عمیق تر و همه جانبه تر باشد.
ادامه مطلب اختلافات خانوادگى و چگونگى رفع آنها...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( چهارشنبه 91/7/19 :: ساعت 2:15 عصر )
تاثیر ماه تولد بر رفتار کودکان شما
اگر شما هم جزو پدر و مادرهایی هستید که به تازگی بچهدار شدهاید، و دلتان میخواهد بدانید که این نوزاد کوچولوی شما در روزهای آینده چه رفتاری از خودش نشان میدهد.
مطلب امروز ما را بخوانید تا ببینید ستارگان درباره استعداد و شخصیت کودک دلبند شما چه میگویند:
فروردین (برج حمل)
قوچ: کودک شمایک متحرک بیتوقف است. او طرفدار فعالیت و تخلیه انرژی خود است. بنابراین بایستی به او اجازه دهید که در سالنهای ورزشی کودکان بازی کند وحتی از فنرهای پرشی نیز استفاده کند و لذت ببرد. به دفعات او را به پارک ببرید یا درفضای باز خانه، او را برای فعالیتهایش هدایت کنید. از رنگهای روشن برای دکور اتاق خوابش استفاده کنید. بدانید که کوچولوی تندخوی شما، کودکی مستقل است که حتی دوست دارد شیشه شیر را بدون کمک مادر دردست بگیرد، دور میز بدود و شیرش را نوش جان کند. پس این رفتار او را تشویق کنید ولی هیچوقت ازسرپرستی و مراقبت از او آن هم در نزدیکیاش غافل نشوید.
اردیبهشت (برج ثور)
گاو نر: تا به حال با این بچهها مواجه شدهاید؟ آنها واقعا کله شق هستند. کودکان این ماه احتمالا در برابر هرگونه تغییری مقاومت میکنند و امنیت متدوال روابط را ترجیح میدهند. البته شما با درپیشگرفتن تدابیری میتوانید برای تغییراتی او را آماده کنید. مثلا شمارش معکوس تا اینکه زمان کتاب خواندن به وقت خوابیدن برسد یا تغییر دربرنامههای معمول مثل دیدار سرزده از مادر بزرگ، مطمئن باشیدکه کودک شما در همه این موارد آرام خواهد بود. او جای خواب وخوراک دنج را دوست دارد. حتی ممکن است روی نوع پوشش تختخوابش با مهربانی پافشاری کند. درضمن فراموش نکنید کودکان متولد این ماه واقعا شیفته حیوانات هستند، بنابراین تعجب نکنید اگراو طالب این است که مدام با سگ وگربهها بازی کند.
ادامه مطلب تاثیر ماه تولد بر رفتار کودکان شما...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( چهارشنبه 91/7/19 :: ساعت 2:13 عصر )
ما به هم محتاجیم
برای همه ما اتفاق افتاده که رابطه کاری یا دوستانهای را با شوق و شور شروع کردهایم اما بعد از مدتی، این رابطه شیرین و گرم به دلایل مختلف سرد شده و در نهایت به جدایی رسیده است. این شرایط در زندگی مشترک هم میتواند به راحتی اتفاق بیفتد؛ با بیتوجهی ما به نکاتی که بسیار ساده به نظر میرسند اما در واقع بسیار مهماند. از نگاه شاعرانه، زن و مرد، زندگی را با عشق و علاقه شروع میکنند اما نمیتوانند یا گاهی نمیخواهند گل عشقشان را آبیاری کنند تا مانند روزهای اول آشنایی و ازدواج به همان طراوت و شادابی بماند. در رابطه دوستانه یا کاری شاید بتوان به راحتی از کنار ماجرا گذشت و به دنبال دوست و همکار بهتری گشت ـ هر چند این هم اصلا ساده نیست ـ اما در زندگی زناشویی نمیتوان و نباید از کنار سردی روابط بیاهمیت گذشت و زندگی را مثل 2 هماتاقی ادامه داد. بیدار کردن و بیدار نگه داشتن 3 حس و پاسخ گفتن به آنها میتواند زندگی و رابطه بین زن و مرد را بار دیگر عمق و معنا ببخشد. اما این 3 کلید چه چیزهایی هستند؟
ادامه مطلب ما به هم محتاجیم...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( چهارشنبه 91/7/19 :: ساعت 2:12 عصر )
درمان همسر خسیسمان
کنترل دخل و خرج و آیندهنگری اصلاً صفت بدی نیست اما بعضی از ما مثل میرزا نوروز - که به کفشهای پاره و زهواردررفتهاش چسبیده بود - چنان به پول میچسبیم که جداشدن از آن محال است.
روانشناسان خساست را یک نوع مشکل «روانی» میدانند چون معتقدند افراد مبتلا به این اختلال روحی- روانی در همه رفتارهایشان دچار خست و امساک هستند؛ حتی در ابراز احساسات و نشاندادن محبتشان به همسر، فرزندان و اقوام نزدیک.
در این مقاله، تلاش کردیم تا با خساست بهعنوان یک مشکل روحی- روانی و تاثیر آن بر روابط زوجها و شیوه رفتار با همسر مبتلا به این اختلال روحی - روانی آشنا شویم.
خسیسها از دیدگاه علم
از نظر علم روانشناسی «سخاوت روح» یکی از ویژگیهای مثبت روحی – روانی و رفتاری است که تقریبا در همه افراد- با اندکی تفاوت در میزان آن- وجود دارد. اما در برخی افراد این ویژگی رفتاری اجازه یا فرصت بروز و ظهور پیدا نمیکند و همین ناتوانی ، آنها را به فردی خسیس(اسکروچ) تبدیل میکند.
خساست در شیوه خرج و پسانداز کردن، رفتارهای فردی و اجتماعی، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران، گوشهگیری، امتناع از حضور در جمع، توجه بیش از حد به رفتارهای دیگران و بررسی رفتارهای آنها به قصد انتقاد و ... مشاهده میشود.
آنها حتی در ابراز احساسات هم خساست میکنند! به این مثال توجه کنید؛ مدیر مؤسسهای از اینکه کارمنداناش به خوبی کار میکنند، آگاه است اما خساست او اجازه نمیدهد تا با پاداش مالی یا حداقل تشویق زبانی از همکاراناش تشکر و تقدیر کند.
در واقع «سخاوت» به صورت بالقوه در این فرد وجود دارد چون متوجه تلاش کارمندانش میشود ولی خسیس بودن او مانع از آن میشود که سخاوتمندیاش را نشان بدهد. این نمونه یکی از هزاران نمونه ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران به دلیل خساست است.
ادامه مطلب درمان همسر خسیسمان...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( چهارشنبه 91/7/19 :: ساعت 2:9 عصر )
گفتگوی سالم در اختلافات خانوادگی
در زندگی زناشویی معمولاً دلخوریها ، رنجشها و شکایت ها و مشاجره هایی دیده می شود . آنچه مهم است این نکته می باشد که زن و شوهر چگونه و به چه نحوی با یکدیگر در مورد رنجش ها صحبت کنند . مطمئناً رعایت نکات ذیل به سلامت گفتگوی آنها کمک می کند .
1- پیش از بیان دلخوری به همسر ، ابتدا کل ماجرا را روی کاغذ بنویسید . زیرا نوشتن هم باعث آرامش نسبی شما می شود ، هم سهم خودتان از دلخوری مشخص می گردد و درعین حال با یادآوری ماجرا ، به علتهای آن بهتر واقف می شوید .
2- پیش از صحبت و گفتگو سعی کنید خود را به جای همسرتان بگذارید .
3- پیش از صحبت با همسرتان هرگز موضوع را با دیگران مطرح نکنید ، زیرا دیگران ممکن است بدون توجه به علت موضوع پیشداوری و قضاوت کنند .
4- درابتدای صحبت تأکید کنید قصد شما از مطرح کردن رنجش ، رسیدن به حسن تفاهم است .
5- سعی کنید هنگام صحبت به نکات مثبت کارهای اخیر همسرتان اشاره کنید .
6- سعی کنید در هنگام گفتگو هرگز خشمگین نشوید .
7- تأکید کنید ممکن است مقصر این ماجرا خودتان باشید .
8- به اشتباهات خودتان هم اشاره کنید و از همسرتان عذرخواهی کنید .
9- ضمن حل مسأله حرفهایتان را با زخم زبان ، کنایه و تحفیر بیان نکنید .
10- مانع حرف زدن همسرتان نشوید و فرصت دهید تا او هم اظهار نظر کند .
11- این چند نکته می تواند کلید طلایی رسیدن به گفتگویی سالم و آرام باشد .
گاهی به او بگویید که عاشقش هستید
خانمها :
رازهای او را هیچ گاه به کسی نگویید ، آن رازها تنها برای گوشهای شما هستند.
زوج های ازدواج کرده ای که به یکدیگر عشق می ورزند، هزاران پیام به یکدیگر می دهند، بدون اینکه حرف بزنند، گاهی سکوت بیانگر خیلی حرفهاست.
گاهی به او بگویید که عاشقش هستید و بدون او کامل نبودید.
وقتی که راجع به دوستان قدیمی اش صحبت می کند، با دقت گوش دهید، آن دوستان برای او خیلی عزیز هستند و او با شما بخشی از گذشته اش را که برای او مثل گنج است، قسمت می کند.
به او کمک کنید آن چه را که مورد علاقه شماست بیاموزد.
وقتی راجع به او صحبت می کنید، وی را بالا ببرید (به او شخصیت دهید) و هرگز او را کوچک نکنید.
برای او چتری بخرید و آن را در جایی بگذارید که او بتواند آن را پیدا کند.
اگر با بچه ها مشغول بازی کردن است ، تو هم به آن ها ملحق شو و به او اجازه بده که با آنها، بازیهای پر صدا بکند. اگر این کار او را شاد می کند، حرفی نیست.
تنها بیان کردن مسئله ای درست در مکانی درست هنر نیست، بلکه خودداری از بیان مطالب مسئله ساز در موقعیت های نادرست هنر است.
ادامه مطلب گاهی به او بگویید که عاشقش هستید...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( چهارشنبه 91/7/19 :: ساعت 2:6 عصر )
کمک کافى نیست،مشارکت کنید
1- فعال تر باشید: اگر پدرها خود ابتکار عمل را به دست بگیرند، هرگز نخواهند توانست مسوولیت تربیت فرزند را آن چنان که خود مى خواهند و آن چنان که شایسته فرزندشان است به عهده بگیرند. به جاى این که به راحتى کودک خندان یا گریان خود را به بغل مادرش بسپارید، سعى کنید جملاتى نظیر جمله زیر به او بگویید: «فکر کنم از پسش برمیام.» علاوه بر این پرسیدن و مشورت کردن با همسرتان در مورد چگونگى نگهدارى بچه هیچ اشکالى ندارد: هر دوى شما چیزهایى مى دانید که دیگرى مى تواند از آن بهره مند شود.
2- بیشتر تمرین کنید:فکر نکنید که همسر شما به طرز معجزه آسایى چیزى بیش از آنچه شما در قبال بچه انجام مى دهید مى داند. هرچه که او درباره پرورش کودکان مى داند از طریق تجربه عملى یاد گرفته مثل بقیه چیزها و راه درست این است که اگر شما هم بتوانید پدر بهترى باشید این است که خودتان کارهاى مربوطه را انجام بدهید. اگر احساس عدم اطمینان یا عدم آمادگى مى کنید از کمک گرفتن نهراسید.
3- مفتخر باشید که روش خاص خودتان را براى برقرارى ارتباط دارید:مردان و زنان روش هاى متفاوتى براى تعامل با فرزندان شان دارند. مردان بر فعالیت هاى فیزیکى و انرژى تاکید دارند و زنان بر رشد اجتماعى و عاطفى. به کسى اجازه ندهید که به شما بگوید کشتى گرفتن و بالا و پایین پریدن در رختخواب ( با مراعات سلامتى کودک) از کارهاى دخترانه اى که همسرتان ممکن است انجام دهد( یا بخواهد انجام دهید) مهم تر است. خشونت طبع و آشفتگى پدر نیز درس هاى ارزشمندى درباره تنظیم احساساتى چون هیجان و برانگیختگى براى کودک دارد. کودکانى با پدران فعال ( از نظر فیزیکى) بسیار محبوب تر هستند و در روابط شان با کودکان دیگر موفق ترند.
4- از نظر احساسى در دسترس کودک باشید: بى تردید تعامل فیزیکى در کودکى بخش مهمى از روابط پدر - فرزندى است، اما باید از نظر احساسى نیز در موقعیت هاى بحرانى در دسترس باشید و همراهى کنید، جان گاتمن پیشنهاد مى کند: «مربیان باید از احساسات خودشان آگاه باشند تا بتوانند احساسات فرزندانشان را درک کنند. بنابراین باید هر کارى که لازم است بکنید تا ارتباط نزدیکى با کودک برقرار کنید.»
ادامه مطلب کمک کافى نیست،مشارکت کنید...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( سه شنبه 91/7/18 :: ساعت 3:4 عصر )
شادی ها و غم هایم را با تو تقسیم می کنم
عشق چیست ؟
به نظر می رسد سؤال بسیار ساده ای مطرح شده است اما آیا واقعا این طور است؟
همه ما در مورد عشق صحبت می کنیم، در مورد آن کتاب های زیادی خوانده ایم و این کلمه را بسیار زیاد به کار می بریم.
وقتی کسی عاشق می شود چه تغییری در رفتارش ایجاد می شود؟
نگاهش رویایی و بیشتر اوقات لبخند بر لبانش ظاهر می شود، در تنهایی ها زمزمه های عاشقانه دارد، برای دیدن معشوق لحظه شماری می کند، انجام کارها را به سرعت پایان داده، قدم ها را سریع برمی دارد، نبضش تندتر می زند و برای ملاقات با او شتاب می کند. چشم هایش می درخشد و مشتاقانه به لحظات با معشوق بودن فکر می کند. اما عشق چیست؟
تقریبا بیشتر افراد در پاسخ به این سؤال جملات مشابهی را می گویند از جمله این که «او عزیزترین فرد است در قلب من.» «خیلی برایم ارزش دارد.» «زندگی بدون او غیرممکن است.» «اگر اتفاقی برایش بیفتد من می میرم.» «وقتی با او هستم احساس خوبی دارم.» اما هیچ کس دقیقا نمی گوید عشق چیست؟
عشق احساسی است که دو نفر را به هم مرتبط می کند و قابل توصیف نیست. افراد عاشق فقط به فکر شاد کردن معشوق هستند و در عشق های عمیق حتی برای زمان کوتاه هم نمی توانند از هم دور باشند. هر نوع رابطه دیگر را به خاطر عشق خود فراموش کرده و فدا می کنند. حاضرند برای هم بمیرند و مواردی هم دیده شده که این کار را انجام داده اند.
عشق احساسی غیرقابل توصیف است. فقط باید آن را تجربه کرد. آیا می توانید مزه شکر را برای کسی که تا به حال هیچ ماده شیرینی را نچشیده است توضیح دهید؟ هرگز قادر نخواهید بود. بلکه آن فرد باید شکر را بچشد. عشق هم همینطور است باید عاشق شد تا معنی عشق را درک کرد.
ازدواج یکی از آداب و رسوم قدیمی است. نمی توان به راحتی توضیح داد چگونه دو نفر علاقه دارند با هم ازدواج کنند. آیا فقط به خاطر این که در کنار هم زندگی می کنند؟ ازدواج در فرهنگ ها و مذاهب مختلف ارزش بالاتری دارد.در اکثر خانواده ها در ابتدای ازدواج عکس های زیبای شب عروسی و عکس هایی از شادی ها به چشم می خورد ولی پس از گذشت چند سال گویی شادی ها هم کمتر شده، علت چیست؟ از بین رفتن عشق و علاقه؟چگونه زوجین می توانند پیوندی بین قلب هایشان به وجود آورند تا شادی ها برای همیشه باقی بماند؟
چطور پیوند زناشویی به پیوند قلب ها تبدیل می شود؟
ادامه مطلب شادی ها و غم هایم را با تو تقسیم می کنم...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( سه شنبه 91/7/18 :: ساعت 3:3 عصر )