اسکیزوفرن کاتاتونیک catatonic schizophrenia
کلمات کلیدی : اسکیزوفرنی، اسکیزوفرن کاتاتونیک، اختلال حرکتی، آسیب شناسی روانی
امیل کراپلین[1] و یوگین بلولر[2]، دو شخصیت کلیدی در تاریخ اسکیزوفرنی هستند. قبل از کراپلین، مورل، اصطلاح دمانس پره کوژه(زوال عقل پیشرس) را درباره این بیماری بهکار برده است. کراپلین، این اصطلاح را به شکل لاتین درآورد. بلولر، اصطلاح اسکیزوفرن را ابداع کرد. ریشه لغوی اسکیزوفرنیا در لغت یونانی از اسکیزاین[3] به معنی "تقسیم شدن" و فرن[4] به معنای "روان" است. تقسیم شدن روان بیمار اسکیزوفرنیک به دلیل تعدد شخصیت او نیست، بلکه به این علت است که جدایی شدیدی بین خصوصیات شخصیت پیش میآید.[5]
از دوره کراپلین و بلولر، اسکیزوفرن به انواع فرعی تقسیم شده است. یکی از انواع آن، اسکیزوفرن کاتاتونیک است. کارل لودویک کالبام[6]، علائم کاتاتونیک را شرح داد.[7] خصوصیت کلاسیک این نوع اسکیزوفرنیا، اختلال در واکنش حرکتی است.[8] این اختلال، شامل بازداری تعمیمیافته مانند لالی[9]، کندی کلی حرکتی[10]، بهتزدگی[11] و یا هیجان زیاد و فعالیت شدید است. امکان دارد بیمار کاتاتونیک، مکررا بهتزده شود و یا به هیجان آید و یا ناگهان از یک قطب به قطب مخالف نوسان پیدا کند.[12]
همچنین حالاتی مانند خشک و قالبی شدن عضلات[13]، مومی بودن[14]]در این حالت بیمار را میتوان در هر قالب دلخواه قرار داد. وضعیت ایجاد شده دوام مییابد، در حرکت دادن اندام، این احساس به معاینهکننده دست میدهد که انگار اندامهای بیمار از موم ساخته شده است[15][، تغییرپذیری بدن، اکوپاراکسیا ]تقلید بیمارگونه حرکات یک شخص به وسیله دیگری[، اکولالیا]تکرار مرضی و به ظاهر بیمعنی کلمه یا جملهای که فرد دیگری بیان کرده است[ و منفیگرایی به معنی مقاومت و حفظ موضع نامنعطف در برابر کوششهای عملی و کلامی برای تغییر وضع بیمار، در این بیماران دیده میشود.[16]
اگرچه عدم تحرک کاتاتونیک، نشان دهنده عدم فعالیت است، ممکن است این عدم تحرک کاملا فعال و از روی اراده باشد.[17] همچنین این بیماران دچار تخیلات غیرعادی و توهمات شدید و نابهنجار هستند.[18] مک نیل[19]، اعتقاد دارد عدم تحرک و سختی اعضا، یک پاسخ به تهدیدهای تصوری است.[20]
بیمار کاتاتونیک با آنکه به محیط پاسخ نمیدهد، ممکن است کاملا از آنچه در پیرامون او میگذرد، کاملا آگاه باشد. این بیماران ضمن بهت یا تحریک کاتاتونیک، ممکن است به خود، دیگران و یا اشیاء پیرامون خود آسیب برسانند؛ بنابراین به مراقبت نیازمند هستند. مراقبت طبی به علت سوء تغذیه، تحلیل قوا، بالا رفتن درجه حرارت بدن یا زخمهای ایجاد شده توسط بیمار ضرورت دارد.[21]
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( یکشنبه 89/4/20 :: ساعت 4:27 عصر )