نقش تبلیغات در تربیت فرزندان ( قسمت سوم )
در قسمت قبل به این مطلب پرداختیم که چگونه می توان فرزندی صالح تربیت کرد و اینک در ادامه می خوانیم...
آیا حضور جوان در کلاس های مختلف می تواند جایگزین مناسبی برای حضور و استفاده از تجریبات زندگی والدین شود؟
یکی از راهکارهایی که می تواند جوان را آرام آرام به سوی معنویات سوق دهد محیط خانواده است. رمز موفقیت این محیط، آشنایی پدر و مادر با دستورات اسلامی، دینی و روان شناسی و شیوه برخورد با جوان است. بالاخره به هر دلیلی والدین کمبودهایی دارند یا معلومات، وقت و فرصتی برای رسیدگی به جوان ندارند. البته مکمل هایی هم وجود دارد و این مکمل ها هم در علوم روز و علم روان شناسی و جامعه شناسی و بخصوص در دستورات دینی به وضوح گنجانده شده است. محیط سالم جامعه نیز می تواند کمبودهای والدین را جبران کند. اما اعتقاد به جبر نداریم که اگر انسانی در محیط خانواده درست پرورش نیابد و خراب شود، او دیگر محکوم به انحراف و شقاوت است. زیرا هر انسانی از محیط سالم جامعه خود تأثیر می گیرد و می تواند با جبران اشتباهات خود به کمال برسد.
در اینجاست که نهادهای فرهنگی جامعه نقش مکمل مسئولیت های خانواده را برعهده دارند. نهادهایی مانند دانشگاه، مساجد، رسانه ها و... هر یک نقش مهمی در رشد فرهنگی جوان دارند. کسانی که خود را متولی می دانند و احساس مسئولیت می کنند و یا به هر دلیلی مقام فرهنگی را اشغال کرده اند حتماً باید تقوای الهی را در برخورد با جوان ها رعایت کنند. این تقوا گوهری است که اگر در هر تشکیلاتی و در هر کاری پیدا بشود برکات زیادی از سوی خدا به جانب آن سرازیر خواهد شد. مثلاً اگر تقوای الهی در متولیان امور فرهنگی جامعه باشد آنان رسیدگی به امور جوانان را جزو وظایف و مسئولیت های خود خواهند دانست و با دلسوزی به سوی این کار می روند. در چنین حالتی کارهای متولیان نه برای گذران وقت و کسب درآمد ، بلکه برای رسیدن به رضای الهی خواهد بود.
رمز تأثیرگذاری فردی که می خواهد مروّج یک فرهنگ باشد دلسوزی اوست. در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر فرموده اند : "اگر دلسوزی ندارید امر شما هیچ تأثیری نخواهد داشت". این رابطه ای است که خدا بین قلب ها قرار داده و دل ها به دست خداست. دل یک جوان وقتی بپذیرد که فرد یا گروهی او را دوست دارند و در مورد شخصیت و آینده او دلسوزی می کنند به راحتی با آن فرد یا گروه ارتباط عاطفی برقرار می کند.
حرکت هایی که از روی انتقام گیری باشد به هیچ وجه تأثیرگذار نخواهد بود و اثرات آن صددرصد معکوس می باشد. به هر اندازه که جوان حرف شما را می پذیرد و معنویات را قبول می کند ، باید به همان اندازه از آنها راضی بشویم و تلاش کنیم تا فضاها و روزنه های دیگری برای او یافت شود. یک روز اصحاب در خدمت پیامبر بودند. جوانی از مقابل این جمع عبور کرد. اهالی آن محل و حضار در مسجد شروع به بدگویی از جوان کردند و گفتند: جوان لاابالی ای است و تعبدی ندارد و از دست رفته است.
پیامبر پرسیدند: آیا نماز می خواند؟ پاسخ گفتند: بله، اما همیشه جزو لاابالی هاست.
پیامبر فرمود : او را رها کنید، همان اندازه نماز خواندنش او را با سعادت خواهد کرد. باید معنویات جوان را به هر اندازه که در او هست بپذیریم و به عنوان یک نعمت و یک غنیمت آن را تشویق نماییم. جوانی که فقط نماز می خواند با تشویق والدینش نماز خود را اول وقت خواهد خواند و به تدریج جلب مسجد و محراب و نماز جماعت و جمع های مذهبی خواهد شد. این کار نیاز به صبوری، وقت و سعه صدر دارد. از طرفی متصدیان امور فرهنگی جامعه باید همیشه معلومات ، روش و برخورد و در یک کلمه ابلاغ رسالت خود را به روز کنند و آن را بیاموزند تا در هر جلسه ای که با جوان روبرو می شوند او احساس کند که مطلب جدیدی را می شنود. ما در مذهب ، مفاهیم ارزشی جدید نداریم اما می توانیم با واژه هایی جدید آنها را عرضه کنیم تا جوان از شنیدن آن خسته نشود.
تبلیغات تحریک کننده دیگر کشورها در انحراف جوانان ما تا چه حد مؤثر هستند؟
در سر راه انجام وظایف نهادهای فرهنگی که برای جوانان فعالیت می کنند موانع متعددی وجود دارد که نباید از آنها چشم پوشی کرد. یکی از آنها وجود تبلیغات تحریک کننده به سوی مفاسد است. همیشه نمی توان فقط عوامل را دید و از موانع غافل شد. شما اگر یکصد عامل را در کنار هم بگذارید تنها ویروس یکی از این موانع می تواند تمام آن کارها و زحمات را خراب کند. وجود تبلیغات تحریک کننده در مورد جوانها نیز جزو این موانع تأثیرگذار است که تمامی زحمات والدین، مربیان، اساتید و نهادهای فرهنگی را تحت الشعاع قرار می دهد، باید کارهایی انجام داد تا این مشکلات از روی ناآگاهی و نادانی برای جوانها پیش نیاید. سالم سازی محیط جامعه از هر چیزی که بتواند غرائز یک جوان را بر خلاف مسیر معنویت قرار دهد و او را به حد افراط برساند جزو وظایف همه ی ما و تمامی نهادهای فرهنگی است.
یکی از ویژگی های دوران جوانی مسئله خودآرایی و خودنمایی است. چه کار باید کرد تا از این بچه ها سوء استفاده نشود؟
شما در یک خانواده ممکن است دو جوان را مشاهده کنید که یکی در حد اعتدال ، به آراستگی ظاهرش می رسد و دیگری در حد افراط قرار دارد. این برمی گردد به این که معارف الهی و قرآنی چگونه به آن جوانی که در حد اعتدال است رسیده که توانسته خودش را با جامعه وفق دهد و شخصیت خود را در برابر دیدگان دیگران و جامعه با این آراستگی های کاذب آلوده نسازد. باید جوانی را که به آراستگی ظاهرش اهمیت می دهد تشویق کنید ولیکن آن مرحله افراطش را با سوهان معنویات و معارف از او دور سازید. از طرفی با ارائه الگوهای مناسب و با رعایت مسایل روان شناسانه که جوان آن را بپذیرد و نسبت به آن حسادت و احساس حقارت ننماید می توان او را در رسیدن به موفقیت های اجتماعی یاری داد.
فعالیت سازمان هایی که به عناوین مختلف برای جوانان فعالیت می کنند باید برچه محورهایی باشد؟
متأسفانه بزرگترین اشکالی که در کار نهادهای فرهنگی ما وجود دارد، عدم هماهنگی و انسجام فعالیت های آنهاست. هر یک به طور سلیقه ای به انجام اموری از امور جوانان مشغول هستند بدون این که در جستجوی راهکار مشترکی باشند. اگر اینها در خط مشی واحدی برای رسیدن به هدف مشترکی حرکت نکنند و دیدگاه های خود را به یکدیگر نزدیک نسازند به اهداف مثبت خود نخواهند رسید و جوان را دچار چندگانگی خواهند کرد.
یکی از نهادهایی که بیش از همه می تواند در سالم سازی فرهنگی جامعه و مخصوصاً جوانان تأثیرگذار باشد، نهاد حوزه و روحانیت است. روحانیت دو مشکل عمده دارد. یک مشکل به خودشان باز می گردد و آن ناتوانی برخی از آنان در ابلاغ رسالتشان و ایجاد ارتباط با جوان ها است و مشکل بعدی تبلیغات منفی ای است که متأسفانه علیه مبلغان دینی در حال انجام است. البته منظور این نیست که تبلیغات منفی ، جوان را از چتر حمایتی و هدایتی روحانیت و علمای طراز اول شیعه دور می سازد بلکه تأثیرگذاری آن بر کار نهادهای دیگر است. این تبلیغات سوء یک نوع اختلاف و فاصله ای را بین جوان و روحانیت ایجاد می کند که به شدت به فضای فرهنگی آسیب می زند و باعث فرار جوان از این گونه نهادهای فرهنگی می شود.