پاسخ به یک شبهه
شبهه :
نباید علماء ، انسان را از خود ارضایی نهی کنند چون اولا : ضرر ندارد ، ثانیا اگر بپذیریم ضرری دارد و به شکل عادت در آمده باشد، ترک آن ممکن نخواهد بود و درمان ندارد. پس دیگر با بیان این ضررها ، باعث افسردگی افراد مبتلا نیز نشویم.
پاسخ :
برای این که بتوان بر عادت غلبه کرد ، لازم است که به چند مطلب اساسی اشاره کنیم و در ضمن بحث به ضررهای آن می پردازیم :
الف) نخستین گام برای درمان این عادت، اعتقاد و ایمان به قابل درمان بودن آن و دوری از یأس و ناامیدی است. امّا رسیدن به نتیجه نیازمند زمان، انتخاب راه صحیح و تحمل دشواریها است.
ب) شما یک انسان و مهمتر از آن یک جوان مسلمان هستید و صاحب اراده و ترک عادت نیازمند به کار گرفتن اراده حضرتعالی است. و شما نمیتوانید بفرمائید که اراده ندارم و اردهام از من سلب شده است چرا که خدمت امام صادق ـ علیه السّلام ـ عرض کردند «جوانی گرفتار عادت زشت خودارضایی است و معتقد است که دیگر ارادهای برای ترک این عمل در خود نمیبیند امام ـ علیه السّلام ـ فرمودند آیا این کار را در حضور دیگران هم انجام میدهد؟ عرض کردند: خیر. آنگاه امام ـ علیه السّلام ـ فرمودند: پس معلوم است که این فرد اراده دارد و با اراده از انجام این کار در حضور دیگران خودداری میکند، اگر اصلاً اراده نداشت در حضور آنان هم (بدون اراده) آن کار را انجام میداد». امّا اگر جنابعالی بفرمائید که غلبه بر این عادت نیاز به ارادهای نیرومند و قوی دارد باید به عرض برسانم که فرمایش شما صحیح است و اراده همچون نهالی است که باید آنرا پرورش داد تا به مرحله خود شکوفایی و ثمردهی برسد و به عبارت دیگر اراده تقویت شدنی و پرورش یافتنی است و با تربیت آن به کنترل کامل شما در خواهد آمد و معنای این کلام اخیر این است که باید اندک اندک مقابله با این عادت را شروع کنید تا به نتیجه نهایی و مورد رضایت خود و خداوند متعال برسید.
ج): مهمترین و اصلیترین عاملی که میتواند شما را در راه غلبه بر عادت نامطلوب خود کمک کند این است که خودتان بخواهید که به نتیجه و هدف برسید زیرا این جمله معروف «خواستن توانستن است» را زیاد شنیدهایم. و این کلام گهربار و باارزش فقط حرف و عبارت نیست بلکه یک حقیقتی است که باید آنرا به مرحله عمل درآوریم و خود شما مصادیق بسیار زیادی برای آن سراغ دارید که فرد خواسته است و به نتیجه هم رسیده است یعنی اینکه توانسته است آنچه را که خواسته است انجام دهد.
د) یکی از صاحبنظران تعلیم و تربیت میگوید «وقتی که بخواهیم با عادت زشتی ستیزه کنیم ابتدا باید نتایج نامطلوب آنرا در نظر مجسّم سازیم و بعد منافعی که در نتیجه ترک آن عاید ما میشود در درون خود تصوّر کنیم و سپس مواقعی را که قربانی آن عادت شدهایم بخاطر آوریم در نتیجه این عمل، هر بار که چنین نمایشی در روح خود میدهیم بر تحریک یا وسوسه (عادت زشت) چیرهگی یافته و لذّت ترک آن را در خود احساس میکنیم.»
با توجّه به مطالب یاد شده بخشی از این ضررها را به صورت دستهبندی برایتان مکتوب مینمایم تا انگیزه شما برای ترک این عادت و بکار گرفتن اراده خود بیشتر شود.
الف) ضررهای جسمانی:
1.تحریک زیاد هیپوتالاموس و در نتیجه تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری نامتناسب آنها میشود، بلوغ زودرس را بدنبال دارد که شما از عواقب نامطلوب بلوغ زودرس ناآگاه نیستید.
2.کاهش و تخلیه مکرر قوای جسمانی و روحی حاصل از عمل خود ارضایی به ضعف عمومی بدن و بالاخره پیری زودرس میانجامد.
3.به علت افزایش جریان خون در اعضای تناسلی، مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبی خون میشوند، همچنین تخلیههای مکرر عصبی و عدم ارضای روحی در دراز مدت موجب ضعف عصبی و عوارض روحی میگردد.
4.ضعف بینایی و بیاشتهایی و در صورت افراط، ضعف استخوانی و ناراحتیهای مفصلی از عوارض خودارضایی است. همچنین در مراحل افراطی و یا در برخی شرایط خاص مزاجی این عارضه به ضعف عصبی و لرزش دست و گاه به فلج بعضی از اعضا منجر میشود و ممکن است سبب فلج تمام اعضای بدن نیز بشود.
5.ضعف جنسی و انزال زودرس از دیگر عوارض است و بعد از ازدواج فرد را دچار مشکل ارتباطی خواهد کرد.
6.بیتحرکی، تحلیل رفتن قوای جسمانی، آسیبپذیری در برابر بیماریها، بیماریهای مقاربتی، عقیم شدن و ناتوانی در تولید مثل، از بین رفتن شفافیت چشم، از بین رفتن نورانیت و بشّاشیت چهره و... همگی از عوارض جسمی خود ارضایی هستند.
ب) ضررهای روحی و روانی:
1. رکود فکری و اختلالهای متعدد روانی از قبیل افسردگی و اضطراب.
2. فرد از نظر فکری، نوعی توجّه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسی پیدا میکند که این فکر از تفکر آزاد و تمرکز جلوگیری مینماید.
3. ضعف حافظه، حواسپرتی و ناتوانی در تمرکز فکری، منزوی شدن و گوشهگیری، پرخاشگری و بداخلاقی هم از عوارض خودارضایی هستند.
4. از بین رفتن خلاقیتها و تواناییها، سرکوب شدن استعدادها.
5. بیذوقی، بینشاطی.
6. یأس از زندگی و ناامیدی نسبت به آینده.
7. هوسباز و بیبند بار شدن و اعتیاد به ارضای جنسی نامشروع.
8. بیاحساسی و بیتفاوتی، کمرویی.
9. بیعلاقگی نسبت به امور معنوی و از بین رفتن صفای دل.
10. احساس گناه، ضعف اراده، عدم اعتماد به نفس و صدها عارضه خطرناک دیگر.
ج) ضررهای اجتماعی:
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( جمعه 89/5/22 :: ساعت 9:40 صبح )