مدیریت طلاق آرام
می دانم مصمم به جدایی هستید! می دانم، به خوبی می دانم که چه حالی دارید! شما هیچ علاقه ای به همسرتان ندارید، شاید هم از اول علاقه ای به او نداشتید! حتی از او متنفرید! شاید هم کنار او احساس امنیت نمی کنید!
حتی احساس می کنید حضور او برایتان چندش آور است! حضورش! صدایش! بوی بدنش! مهم تر از همه توهین هایش! این ها همه شما را کلافه کرده است....... شما در شرایطی قرار گرفته اید که احتمالاً حرف هیچ کس را گوش نمی کنید، با گوش سپردن به گفتگوهای درونی اتان هم به راه حلی نمی رسید، اما شک ندارم در پس احساس به بن بست رسیدن در نیم شبی شاید در اینترنت در جستجوی راه حل بگردید و به این مقاله بر بخورید......... اما، اما واقعاً اگر تصمیم به جدایی دارید به نکات زیر توجه نمائید:
1. شما اگر تصمیم به جدایی دارید باید یک کار انجام دهید و آن این است که«هیچ کاری انجام ندهید!» تصمیم گیری در شرایط بحرانی به هیچ وجه به صلاح شما نیست! بدون شک اغلب نزدیکان شما این جمله را صدها بار به شما گفته اند:«خوب فکر کن»! و شما هم در حال فکر کردن هستید. این فکرها از ذهن شما عبور می کند: آیا جدا شوم یا خیر؟ اگر جدا شوم آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ جواب در و همسایه را چی بدهم؟ اصلاً آیا می توانم طلاقم را بگیرم یا نه؟ تکلیف فرزندان من چه خواهد شد؟ آیا مهریه ام را به اجرا بگذارم یا نه؟
همه این افکار، ذهن شما را حسابی فلج کرده است! پس نیاز است که مدتی در خلاء زندگی کنید و تا جایی که می توانید«به هیچ چیز فکر نکنید». در حال حاضر ذهن شما کاملاً گیج و منگ است و راه و چاه را از هم تشخیص نمی دهد! شما به آرامش نیاز دارید مسلماً پس از یک دوره«مرخصی روانی» عقلائی تر تصمیم خواهید گرفت.
2. پس از به آرامش رسیدن و حتی قبل از آن حتماً به یک مشاور خانواده مراجعه نمائید و به هیچ وجه خود درمانی نکنید.
3. اگر دلیل متقن و محکمه پسندی برای جدایی ندارید، هرگز و هرگز برای جدایی اقدام قانونی انجام ندهید، چرا که بدون دلیل نمی توانید طلاق بگیرید! با اطمینان کامل می گویم که با هر اقدام قانونی از قبیل مطالبه مهریه و نفقه و غیره آغاز گر یک جنگ فرسایشی بسیار طولانی خواهید شد. ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( یکشنبه 90/12/28 :: ساعت 12:38 صبح )
گوش کنید با شما سخن می گویم!
به نام او، که پدر و مادر را خلق کرد.
به نام شروع کننده ی زندگی و پایان دهنده ی آن.
چقدر سخته که یک کلبه خراب بشه، کلبه ی ما هم، هر چند از اول خراب بود، ولی حالا دیگه ویران شده. با پا له شده. نمی دونم ...! خودمون کردیم؟! خدا کرده؟! آدم های دیگه کردن؟! یا زمان و شرایط کرده؟!
اولش زمان، شرایط، جهل و نادونی آدم ها و بعد شاید گفت، قسمت و خدا...
و حالا در آخر، ما همه ی اعضای این خونواده به این نتیجه رسیدیم تا بقیه ی دیوارهای ترک خورده ی این خونه ی 34 سال ساخت رو که نمایی زیبا، ولی داخلی زشت با رنگ سیاه دوست نداشتن و بی محبتی، بنفش فریاد، قرمز غم، زرد کینه، طوسی شک و دودلی، سبز نا آرومی و آبی سرد داره، خراب کنیم و حالا این کار رو کردیم. به این امید که دوباره ساخته بشه. نه یکی، بلکه دو تا خونه مجزا ، با اعضای جدیدی که شاید اونها در کنار پدر و مادر ما ، بهتر بتونند رنگ درست کنند و خونه شون رو رنگ آمیزی کنند؛ دیوارهای سبز زندگی، پنجره ها آبی آسمونی آرامش، مبلمان ها به رنگ زرد و نارنجی شادی و شعف و چراغ ها به رنگ قرمز دوست داشتن و محبت و در آخر، آوایی تثبیت شده از نوای خوشبختی به رنگ ارغوانی. و ما بچه ها ، از ایثار پدر و مادرمون سوختیم، از این که اونها سوختند و این دو بزرگوار، در سایه صبر و تحمل چندین ساله، زیر این دیوارهای خونه یی که سال 1354 در شهرستانی کویری از دو جنس متفاوت ، یکی سخت از جنس وسعت کویر و دیگری نسیم، از جنس کوچه باغ های سبز، برپاشده بود خرد شدند و ما را به دنیا آوردند. ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( یکشنبه 90/12/28 :: ساعت 12:37 صبح )
گوش کنید با شما سخن می گویم!
به نام او، که پدر و مادر را خلق کرد.
به نام شروع کننده ی زندگی و پایان دهنده ی آن.
چقدر سخته که یک کلبه خراب بشه، کلبه ی ما هم، هر چند از اول خراب بود، ولی حالا دیگه ویران شده. با پا له شده. نمی دونم ...! خودمون کردیم؟! خدا کرده؟! آدم های دیگه کردن؟! یا زمان و شرایط کرده؟!
اولش زمان، شرایط، جهل و نادونی آدم ها و بعد شاید گفت، قسمت و خدا...
و حالا در آخر، ما همه ی اعضای این خونواده به این نتیجه رسیدیم تا بقیه ی دیوارهای ترک خورده ی این خونه ی 34 سال ساخت رو که نمایی زیبا، ولی داخلی زشت با رنگ سیاه دوست نداشتن و بی محبتی، بنفش فریاد، قرمز غم، زرد کینه، طوسی شک و دودلی، سبز نا آرومی و آبی سرد داره، خراب کنیم و حالا این کار رو کردیم. به این امید که دوباره ساخته بشه. نه یکی، بلکه دو تا خونه مجزا ، با اعضای جدیدی که شاید اونها در کنار پدر و مادر ما ، بهتر بتونند رنگ درست کنند و خونه شون رو رنگ آمیزی کنند؛ دیوارهای سبز زندگی، پنجره ها آبی آسمونی آرامش، مبلمان ها به رنگ زرد و نارنجی شادی و شعف و چراغ ها به رنگ قرمز دوست داشتن و محبت و در آخر، آوایی تثبیت شده از نوای خوشبختی به رنگ ارغوانی. و ما بچه ها ، از ایثار پدر و مادرمون سوختیم، از این که اونها سوختند و این دو بزرگوار، در سایه صبر و تحمل چندین ساله، زیر این دیوارهای خونه یی که سال 1354 در شهرستانی کویری از دو جنس متفاوت ، یکی سخت از جنس وسعت کویر و دیگری نسیم، از جنس کوچه باغ های سبز، برپاشده بود خرد شدند و ما را به دنیا آوردند.
ابتدا با ذهن کوچک مان فکر می کردیم دنیا زشت و بی رحم است، ولی نه، اشتباه بود. خطاها، دیدگاه و نگاه، رفتارها و ذهن بزرگترهای مان زندگی و دنیا را پیش چشمان مان زشت وتیره کرده بود. آنها فراموش کرده بودند تا با هم سبز باشند ،آنها رنگ قرمز محبت را بطور جداگانه به فرزندان زیبای شان نثار می کردند و این نثار آن چنان چرخ دنده های زندگی را سخت تر کرد که چرخش آن به پایان رسید.
گاهی حرکتی کند و گاهی حرکتی از حد گذشته تند...
پس این نابسامان بودن چرخش زندگی، خوشبختی، سعادت و مهمتر از همه نعمتی که خداوندگار به بشر بخصوص به جفت ها عطا کرده را از دست دادند و گل های باغچه شان را فراموش کردند. پس حال این باغبانان کی می خواهند خود مزمزه کننده ی طعم خوش این نعمات الهی باشند.
باید راه حلی باشد تا ما اعضای خانواده به نتیجه یی برسیم، برای بدست آوردن نعمتی وارسته که همان زندگی زن و مرد و همان وظیفه زمینی ماست. من و خواهر و برادرم به امید روزی هستیم تا پدر و مادرم هر کدام به تنهایی مزه ی خوش زندگی و خوشبختی را بنا به تعبیری که هر کدام از آن دارند بچشند. ما به امید این هستیم تا آنها به گونه یی با رنگ سبز زندگی آشنا شوند، تا چشم بسته ،کشیدن کلبه یی را با مداد سبز زندگی، آرامش ، لبخند و محبت را برای فرزندان ما که مطمئناً نوه هایی شیرین و دوست داشتنی هستند به ارمغان آورند و آن را به دست شان بدهند.
ای پدر و مادر
ای کسانی که واقعاً جان مان را فدای تان می کنیم، دوست تان داریم، چون بیشتر خواهان خوشبختی شماییم تا خودمان.
سعیده - نور
منبع: 7 روز زندگی شماره 84
پیش از ازدواج به دنبال دلایل طلاق باشید
اگر چه دلایل بسیاری برای شکست خوردن ازدواج ها وجود دارد اما در بسیاری از موارد می توان مشترکاتی را نام برد. اغلب دلایل طلاق پیش از ازدواج وجود دارند اما به خاطر دوره عشق بازی و باورهای مبهم از آن ها چشم پوشی می شود.
? ناسازگاری
همه یکتا هستیم و مانند برفی که در زمستان می آید همزمان بر روی زمین نمی نشینیم.آیا چیز عجیبی است که بگوییم یکی از دلایل طلاق ناسازگاری است؟
مطمئناً نه اما موضوع تعجب آور ناتوانی ما در شناسایی این ناسازگاری ها قبل از ازدواج است.
چرا در افرادی که برای اولین بار یکدیگر را می بینند و از هم خوششان می آید با هم ازدواج می کنند؟ باید دلیل آن را در ذیل عناوینی چون رابطه ضعیف ( ارتباط بدون شناخت، جست وجو تفاوت در دوره عشق بازی و جذابیت های افراد جست وجو کرد.
انواع مختلفی از ناسازگاری مانند انتظارت و بلند پروازی ها وجود دارد. از سویی می توان ازنوع تفکر،احساسات و انتظارات به عنوان منابع ناسازگاری نام برد.
? مشکلات اقتصادی
وقتی مشکلات اقتصادی فشار می آورد، تفاوت سلیقه در دخل و خرج می تواند ریشه طلاق شود. برای مثال وقتی زنی بدون در نظر گرفتن وضعیت مالی دست به خریدهای غیر ضروری می زند و یا مردی که تحت فشار مالی نسبت به وضعیت اقتصادی بی خیال است، راه برای طلاق گرفتن تسهیل می شود.
? بد رفتاری
بد رفتاری می تواند فیزیکی، احساسی و جنسی باشد. در بسیاری از موارد یکی از زوجین از طریق کتک کاری یا فشار برای کار بیش از حد، تحقیر و توهین مداوم و پرخاشگری، بد رفتاری می کند.
? خیانت
در فرهنگ ما و در بسیاری از فرهنگ ها ازدواج به معنای تک همسری است. اگر چه در فرهنگ ما چند زنی مشکل شرعی و قانونی دارد اما پسندیده نیست. به همین دلیل یکی از دلایل طلاق ارتباطاتی است که یا فراتر از ازدواج اول به صورت شرعی اتفاق می افتد و یا ارتباطاتی است که بین زن و مرد به صورت مشترک و غیر شرعی صورت می پذیرد.
دلایل بسیار دیگری نیز برای طلاق وجود دارد دلایلی چون:
ـ ناپختگی (عدم مهارت های زندگی)
ـ عدم تعهد به ازدواج
ـ انتظارات جنسی متفاوت
ـ مصرف مواد مخدر و الکل
ـ بیماری های روانی
ـ تفاوت در سبک زندگی
ـ از بین رفتن عشق
ـ تفاوت های فرهنگی و مذهبی
در واقع برای جلوگیری از طلاق بایستی بدانیم از زندگی چه می خواهیم و دانستن این خواسته ها احتیاج به شناخت خود دارد. در مرحله بعد بایستی بتوانیم طرف مقابل را بشناسیم تا بتوانیم در مرحله بعدی زندگی را براساس آنچه هستیم بسازیم.
منبع:شبکه خبری برنا
پس از طلاق راحت زندگی کنید
شاید نتوان در دنیا کسی را پیدا کرد که بعد از طلاق و شکست در زندگی مشترک دچار مشکلات عاطفی نشده باشد. دوران بعد از طلاق اصلا راحت نیست. اما چاره ای جز زندگی کردن نیست و تنها اقدام موثر این است که تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا هویت مان را دوباره بازسازی کنیم. مشکل این جاست که سال ها با هم بودن را تجربه کرده و تمام اهداف و شخصیت مان به صورت دوتایی شکل گرفته اما بعد از طلاق انگار نیمی از هویت مان پاره پاره شده و باید خودمان را از نو بسازیم.
بخشی از بازسازی وجود خودتان در این است که یاد بگیرید چگونه با بازسازی همسر سابق تان کنار بیایید. شاید تعجب کنید که چرا باید درگیر مسائل همسر سابق تان شوید که هیچ دل خوشی هم از او ندارید اما اگر به هردلیلی ناچار شوید همچنان دورادور هم که شده با او ارتباط داشته باشید؛ آن وقت می بینید که مجبور هستید درگیر مسائل او هم باشید! در این بین هیچ چیز تنش زاتر از این نیست که مجبور شوید با شریک جدید زندگی همسر سابق تان هم روبه رو شوید!
? احساسات را پنهان نکنید
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( یکشنبه 90/12/28 :: ساعت 12:34 صبح )
جدایی دردناک است اما...
به آینده فکر کنید
جدایی دردناک است و این یک حقیقت تلخ می باشد، مگر این که شخص از نظر احساسی بسیار سرد و غیرصمیمی باشد. شاید گریه کردن ساده ترین کاری باشد که در چنین مواقعی می توان انجام داد. اما فرد نیاز به زمان دارد؛ زمانی برای سپری کردن و غلبه بر سختی و التیام نسبی زخم ها.
کارشناسان این دوره را به زمان سوگواری تعبیر کرده اند. چنانچه شما نیز پس از مدتی که در زندگی مشترک بوده اید از همسرتان جدا شده اید. نیاز به این زمان سوگواری دارید. پس نخواهید که آن را انکار کنید.
آنچه مسلم است این که دوران پس از جدایی و طلاق برای هیچ یک از زوجین نمی تواند دوران طلایی باشد. همچنین برای اطرافیان آنها حتی گاهی ممکن است به کدورت های ریشه دار ختم گردد.
اما راه بهتر سپری کردن این دوران چیست؟
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( یکشنبه 90/12/28 :: ساعت 12:32 صبح )
اثرات طلاق بر روی کودکان
طلاق، یک پدیده روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... است که در کل، بر فرایند خانواده تأثیر بسزایی می گذارد و عوارض بسیار ناگواری روی فرد و جامعه به دنبال دارد.
طلاق و کودکانش
طلاق و فروپاشی خانواده، ضمن برهم زدن تعادل روانی ـ عاطفی افراد خانواده، موجب بروز آسیب های اجتماعی مانند فرار فرزندان از خانه، سرقت، قتل، جنایت و... می شود. با توجه به آسیب های اجتماعی پیامد طلاق و آثار بدی که بر سلامت روانی ـ عاطفی افراد خانواده و به خصوص کودکان دارد، باید تدابیری لازم برای حفظ و انسجام خانواده به کار برد. در حال حاضر، جهان با روند رو به افزایش طلاق مواجه است.
طلاق، به هر دلیلی (درست یا نادرست) پیام هایی برای فرد و جامعه و دارد. تأثیر طلاق بر فرزندان، بسیار پیچیده و اسفبار است؛ به طوری که آنان به طور ناخواسته درگیر تضادهایی می شوند که نه توان درک آنها را دارند و نه تاب تحمل و کنار آمدن با آنها را.
روند سیر طلاق، بدین صورت است که ابتدا تنش و درگیری میان زن و شوهر آغاز می شود و این روند در تکامل خود به بی علاقگی های عاطفی، دوست نداشتن و سپس دشمنی علنی و واقعی با همسر منجر می شود.
مرحله بعدی، پیدایش فکر طلاق در یک یا هر دو زوج است و روی آوردن یکی از طرفین به فرد یا افراد دیگر به عنوان محرم راز؛ در اینجاست که خانواده، شادابی خود را از دست می دهد و جدایی و طلاق صورت می گیرد.
عوامل مؤثر بر طلاق
الف) عوامل زیستی: شامل عدم تناسب سن، ازدواج در سنین پایین، بیماری های مسری، عقیم بودن مرد و نازا بودن زن و...
ب) عوامل روانی و اخلاقی: شامل تزلزل پایه های ایمان و سقوط مبانی اخلاقی، بدبینی، سختگیری و لجاجت زوجین نسبت به یکدیگر، دروغ گویی و...
ج) عوامل اجتماعی: شامل ناهماهنگی طبقاتی، دخالت های بی مورد دیگران، ازدواج های اجباری، تعدد زوجین و...
اثرات طلاق بر روی کودکان:
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( یکشنبه 90/12/28 :: ساعت 12:29 صبح )
زندگی پس از طلاق
طلاق یک تغییر اساسی در زندگی است که شخص را دچار سردرگمی میکند . ناگهان خودتان به تنهایی میبایست از پس مواردی مانند پول بچه ها شغل تغییرات و موقعیتهایی که اعضای خانواده را تحت فشار قرار میدهد بر بیایید . در اینجا توصیه هایی وجود دارد که " چگونه زندگی جدید را پس از جدایی شروع کنید ؟" اگر مشکلاتی دارید بدانید که :
* بعد از اتمام این زندگی ، زندگی جدیدی در انتظار شماست .
در حال حاضر به سختی می توانید باور کنید زیرا روزی این زندگی چیزی بود که شما خواستار آن بودید . شما خواهان ایجاد و تداوم آن بودید .
* خودتان را فریب ندهید .
از خودتان بپرسید : آیا به راستی این زندگی را می خواهید یا به علت ترس دو دستی به آن چسبیده اید ؟ اگر فکر تنها ماندن ترسناک تر از بودن در یک زندگی از هم پاشیده است خب به ترسهایتان اجازه دهید تا تصمصیم گیرنده باشند . آیا برای از دست دادن زندگی که بود یا میبایست باشد هنوز سوگواری میکنید؟
* روزهای زندگیتان را هدر ندهید .
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( یکشنبه 90/12/28 :: ساعت 12:27 صبح )
با من بمان!
خسته دلی و شوربختی بچه های جدامانده از طلاق!!
ای نازنین پدر!
وی مادری که شمع دل افروز خانه ای!
از خشم بگذرید
ای جان من فدای شما، آشتی کنید
جغد طلاق بر سر ما ضجه می زند
لعنت بر این طلاق
از بهر ما نه، بهر خدا آشتی کنید!
«مهدی سهیلی»
هنگامی که طلاق، زنجیره ی خانواده را از هم می گسلد، پدر و مادر هویت جداگانه ای می یابند، اما آن کسی که دیگر نامی ندارد و بی پناه و متزلزل در اجتماع رها شده، فرزند است. جدایی پدر و مادر یک اثر آنی و زودگذر نیست و در تمام مراحل زندگی فرزندان، اثر منفی بر جای خواهد نهاد.
پراکنده شدن اعضای خانواده و محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک والدین پس از فروپاشی و انحلال خانواده، آنان را از داشتن مواهب و مزایای زندگی خانوادگی محروم می کند و هویت فردی و خانوادگی «فرزندان طلاق»را مختل می سازد. پس از جدایی پدر و مادر، به دلیل فقدان والدین، مسائل روحی و روانی فراوانی برای بچه ها ایجاد می شود از جمله بدبینی به جنس والد دیگر و بی خبر ماندن از روحیات و ساختار وجودی او که آسیب های آن، بعدها در ازدواج چنین فرزندانی آشکار می شود. ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( یکشنبه 90/12/28 :: ساعت 12:26 صبح )
بـا مـن بـمـان !
درحالی که برخی محققان استدلال میکنند که تجربه تلخ طلاق روی همه بچهها چه کوچک، چه بزرگ تأثیرگذار است، دیگران معتقدند این پدیده، مشکلی نه چندان حاد نزد اکثر بچهها تلقی میشود. اما آنچه که همه ما بدان واقفیم مشکلاتی است که فرزندان طلاق تجربه میکنند و چه بسا فراتر از آن چیزی است که سایر بچهها در دوران کودکیشان با آن مواجهاند.درحالی که والدین، گاهی طلاق را تنها راه فراری از اوضاع به همریخته زندگی میدانند، فرزندان به این پدیده با دید کاملاً متفاوتی نگاه میکنند.
بچهها، طلاق را به معنای تحولی در دنیای کودکی خود و نیز از دست دادن پدر و مادرشان تلقی میکنند.تحقیقات نشان میدهد که در صورتی میتوان بسیاری از آثار زیانبار طلاق را کاهش داد که والدین مشترکاً نیازهای فرزندان خود، را برآورده کنند. توصیههای زیر میتواند در وفق دادن بچهها با این واقعیت موثر باشد:
? داشتن برنامه ثابت
ثبات در زندگی و پیشبینی برخی مسائل، باعث پشتگرمی بچهها میشود.
بنابراین بکوشید مثل قبل (پیش از طلاق) وقت خواب مشخصی داشته باشید، با فرزند خود کتاب بخوانید، روز تولد یکدیگر را جشن بگیرید و از تعطیلات لذت ببرید. همچنین سعی کنید در همان محله بمانید و مدرسه فرزندتان را تا حد امکان عوض نکنید.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دق دل بعضی ها ( یکشنبه 90/12/28 :: ساعت 12:24 صبح )